باز هـــــم خیال تو مرا "برداشــــت" کجا میبرد نمیدانم! آهــــای نارفیق بازی ات که تمـــــــــام شد مرا دوباره با همین لباس بی قــــــــراری دیدن دوباره ات بر سر شعرهـــــــــــایم بنشان
باز هـــــم خیال تو مرا "برداشــــت" کجا میبرد نمیدانم! آهــــای نارفیق بازی ات که تمـــــــــام شد مرا دوباره با همین لباس بی قــــــــراری دیدن دوباره ات بر سر شعرهـــــــــــایم بنشان
من پذیرفتم که عشق افسانه است
این دل درد آشنا دیوانه است
می روم شاید فراموشت کنم
با فراموشی هم آغوشت کنم
می روم از رفتن من شاد باش
از عذاب دیدنم آزادباش
گر چه تو تنها تر از ما می روی
آرزو دارم ولی عاشق شوی
آرزو دارم بفهمی درد را تلخی بر خوردهای سرد را
می گریم و می خندم ؛ دیوانه چنین باید
می سوزم و می سازم ؛ پروانه چنین باید
می کوبم ومی رقصم ؛ می نالم ومی خوانم در بزم جهان شور؛ مستانه چنین باید
من این همه شیدایی ؛ دارم زلب جامی در دست تو ای ساقی ؛ پیمانه چنین باید
خلقم ز پی افتادند ؛ تا مست بگیرندم در صحبت بی عقلان ؛ فرزانه چنین باید
یکسو بردم عارف ؛ یکسو کشدم عامی بازیچه هر دستی ؛ طفلانه چنین باید
بر تربت من جانا ؛ مستی کن ودست افشان خندیدن بر دنیا ؛ رندانه چنین باید
میان دیدن وندیدن،رفتن ونرفتن،چیدن ونچیدن و بودن ونبودن تردید نباید کرد
دیدن افق های روشن رفتن به میهمانی گنجشک ها
چیدن شکوفه ها وبهار نارنج ها همه بهانه برای بودن است
وماندن بدون تردید گنجشک ها فردا وفردا ها قصه ها وحرف ها برای ما دارند
پنجره را بگشا به دریا وبه خورشید بنگر دعای سبزم ارزانی نگاهت باد
اگه پسرا نبودن....
-اگه پسرا نبودن کی مامانا رو دق میداد؟
-اگه پسرا نبودن کی خونه رومیکرد باغ وحش؟
-اگه پسرا نبودن تو دانشگاه استاد کی رو ضایع میکرد؟
-اگه پسرا نبودن دخترا به چی میخندیدند؟
-اگه پسرا نبودن دخترا کی رو سرکار میذاشتن؟
-اگه پسرا نبودند دخترا کی رو تیغ میزدند؟
-اگه پسرا نبودن کی ظرفارو می شست؟
-اگه پسرا نبودن کی اشغالا رو میذاشت دم در؟...
-وبلاخره اگه پسرا نبودند کی اینهمه با دخترا کل کل میکرد و کم میاورد و از رو نمیرفت؟؟؟؟؟؟؟