یافتن پست: #راه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چشم هایت که نیست
شب سفری به اندوه ست
که در هر پیچ راهش
چیزی از من می کاهد
دست هایم نوازش هاشان
سکوتم نجوایش
و رؤیاهایم
تو را از دست می دهند
چشم هایت که نیست
آسمان آواره است...
دیدگاه  •   •   •  1393/09/11 - 22:23
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
2 دیدگاه  •   •   •  1393/09/8 - 20:52
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه قانون علمی هست که می گه:
اگر وسط کویر...
در اتوبان...
دما ۱۰۲درجه سانتی گراد...
تا چشم کار می کنه هیچ موجودی دیده نمی شه...
فاصله تا آبادی بعدی ۲۰۰کیلومتر...
داری با ماشین ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت می ری ...
که ناگهان سرعتت ۱۲۱کیلومتر بر ساعت شود ...
.
.
.
آنگاه برادران زحمت کش راهنمایی و رانندگی پدیدار می شوند...
دیدگاه  •   •   •  1393/09/8 - 20:16
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چــنـد وقـتـه دارم بـا خـودم فـکر مـیـکـنـم

اگه چـیـن و هــنــد با هم مــتــحــد بشن

و بــخـوان به یه کــشـور حــمــله کنـن

اصـن لـازم نـیـسـت حـمـلـه نظـامـی بکنند

نـفـری یـه تـــــف بـنـدازن تو اون کشور سـیــل راه میفته

بـه هـمـیـن راحـتـی
دیدگاه  •   •   •  1393/09/8 - 19:09
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







دوست دارم مثلا یه پسر داشته باشیم ،

چشم هاش و خنده هاش شبیه تو باشه!

باهات مردونه حرف بزنه!

ادکلن تو رو بزنه!

موهاشو مثل تو درست کنه!

پیراهن های تو رو بپوشه !

بیاد پیشم و بهم بگه : مامان خوشتیپ شدم ؟!

منم بخندم و به تو نگاه کنم...!






دیدگاه  •   •   •  1393/09/7 - 20:46
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تو را من چشم در راهم شباهنگام

که می‌گیرند در شاخ تلاجن سایه‌ها رنگ سیاهی

وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم

تو را من چشم در راهم.

شباهنگام، در آن دم که بر جا دره‌ها چون مرده ماران خفتگانند

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام

گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی‌کاهم

تو را من چشم در راهم ...

عکس: جنگلِ پاسند رز (pasand rez)
دیدگاه  •   •   •  1393/09/5 - 19:07
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می گوینــــد: "دل بــــه دل" راه دارد ...

پــــس چــــرا وقتــــی ،

دلــــم را شکستــــی ؛

دلــــتـــــ نشکســــتــــ
1 دیدگاه  •   •   •  1393/09/4 - 20:58
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضی وقتا تو خیابون دیدید خانمه هم بچه بغلشه هم کیفش هم ساک بچه، اون وقت شوهرش عینه خاک انداز کنارش راه میره!
یعنی اگه من پسر بودم چنان حالی از این خاک اندازا میگرفتم که دیگه جنس مذکر و زیر سوال نبرن!!!!!والا جدی گفتم!
دیدگاه  •   •   •  1393/09/4 - 20:49
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







گریه ام
از راه دور هم
اعصاب تو را با آرایش صورت من بهم می ریزد
گریه می کنم
و چیزی از فاصله ی دلتنگی کم نمی شود
" منیره حسینی "






دیدگاه  •   •   •  1393/08/28 - 19:45
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شبای اول محرم ﺗﻮ ﻫﯿﺌﺖ ﺣﺎﺝ آﻗﺎ ﺍﻭﻣﺪ ﺣﺪﯾﺚ ﺑﮕﻪ , ﯾﻬﻮ
ﮔﻔﺖ :
ﻗﺎﻝ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ...
ﻣﻨﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ:
ﺍﻟﻨﮑﺎﺡ ﺳﻨﺘﯽ!!
ﯾﻬﻮ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮﻭ ﮔﺎﺯ ﮔﺮﻓﺘﻦ
ﺧﺐ ﻣﮕﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻫﻤﯿﻨﻮ ﻧﻤﯿﮕﻦ ﺑﻌﺪﺵ؟؟
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﻨﻮ ﻫﯿﺎﺕ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯿﺪﻥ ﮔﻔﺘﻦ
ﺑﯿﺎﯼ ﭘﺎﺗﻮ ﻣﯿﺸﮑﻨﯿﻢ :|
دیدگاه  •   •   •  1393/08/28 - 18:49
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ