یافتن پست: #رای

محمد
محمد

حرف هایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود نمی گوییم

و حرفهایی هست برای نگفتن

حرف هایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند

و سرمایه ماورایی هرکس، حرفهاییست که برای نگفتن دارد

حرفهایی که پاره های بودن آدمیند

و بیان نمی شوند

مگر آنکه مخاطب خویش را بیابند

پس مخاطب خویش را بیابید

مهم نیست برای بقیه خاص باشد

همینکه برای شما خاص باشد کافیست.....


دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 09:12
+4
محمد
محمد

چقدر این صدا برایم آشناست

 

صدای هق هق گریه آسمان را می گویم

 

صدای بارش باران را بارها آن را از اعماق وجودم شنیده ام

 

صدایی است که رنگ تنهایی دارد و بوی فراق و درد دوری


دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 22:22
+5
محمد
محمد

موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید !

به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد . همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد !


ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید ...!

از مرغ برایش سوپ درست کردند ! گوسفند را برای عیادت کننده گان سربریدند ...! گاو را برای مراسم ترحیم کشتند ...!

و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربطی نداشت فکر میکرد !!!

دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 21:30
+3
محمد
محمد

آرام می آیم همانجای همیشگی ، سر همان ساعت همیشگی

 

با همان شوق که می شناسیَش با خودم حرف می زنم

 

برای خودم خاطره تعریف می کنم

 

و بی صدا مثل همیشه می روم بی آنکه تو آمده باشی !


دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 20:37
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







همیشــه شیرین ترین توت ها
پای درخت ریخته استـــــــــ
در حالی که ما برای توت های کال
چشم به بالاترین شـــاخه ها دوخته ایم
این استـــــــــ قصه ندیدن...!






دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 20:08
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







اگه من مــردم (بگو خدانکه) :

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
سنگ بزارین لای خرما بدید مردم بخورن
مفت خورای مرده خور ... ! o_O






دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 20:01
+1
maryam
maryam
هر چقدر بگوییم
مردها فلان
زن ها فلان
یا تنهایی خوب است
و دنیا زشت است
آخرش روزی قلب ات
برای کسی تندتر می زند..............
دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 19:18
+5
محمد
محمد

شبهای مهتابی با این که تاریکند ، روشن اند

 

و شبهای ابری با این که دلگیرند ، دست و دلباز

 

چون در نهایت می بارند

 

و وقتی که می بارند سخاوتمندانه می بارند

 

برای همه یکسان بدون چشم داشت و پاک

دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 16:52
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
طوﻓﺎﻥ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺣﺎﻻ ﮐﺎﻣﻨﺘﺎﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﻏﯿﻮﺭ ﻣﺎヅ :
.
.
.
.
.
ﻧﺎﻣﻮﺛﺎ ﺻﺤﻨﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﻣﺎﻧﺘﯿﮏ ﺑﻮﺩ. ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻫﻤﻪ ﺟﺎ
ﻗﺮﻣﺰ ﺍﺻﻦ ﯾﺎﺩ ﮐﺎﻝ ﺁ
ﻑ ﺩﯾﻮﺗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ .ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﺑﺪﯾﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻣﻮﻧﻢ
ﻧﻤﯿﺪﻩ ﻻﻣﺼﺐ
.
.
khoda maro nakhor :|
.
.
ﺍﻗﺎ ﯾﻪ ﺣﻮﻟﻪ ﮔﻞ ﮔﻠﯽ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺍﻭﺭﺩﻩ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ
ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺭﺍﺿﯽ ﺑﺎﺷﻪ
.
.
ﯾﮑﯽ ﺩﺳﺘﺶ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﮐﻤﻪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻟﻮﺩ
ﻣﯿﺸﺪ ﻭﺳﻂ ﮐﺎﺭ
ﮐﻨﺴﻠﺶ ﮐﺮﺩﻥ
.
.
ﺧﻮﺏ ﺷﺪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻦ ﺗﺎﮎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﯿﺰﯾﻢ
ﻧﺸﺪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺗﻦ
ﺗﺎﮎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﻫﻢ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ
.
.
ﻭﻟﯽ ﺣﻖ ﺍﺭﻣﯿﺎ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﺸﻪ
.
.
ﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯ ﻃﻮﻓﺎﻥ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﭘﺎﺭﺱ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺭﻭ
ﻣﯿﺒﺮﻩ
ﺗﺠﺮﯾﺶ
.
.
ﻣﻦ ﺳﺮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻭﺻﺎﯾﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺧﻤﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﻭﺻﯿﺖ ﺧﻮﺩﻣﻢ
ﻣﯿﻨﻮﺷﺘﻢ
.
.
ﺍﯾﻦ ﻋﯿﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺼﺎﺑﺎﻥ ﻣﺎﻫﻮﺍﺭﻩ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻭ
ﺗﻬﻨﯿﺖ ﻋﺮﺽ ﻣﯿﮑﻨﻢ
.
.
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺸﻮﺭﯾﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺪ ﺑﺮﺍﯼ
ﭘﺎﯾﺘﺨﺘﺶ ﻣﯿﺎﻓﺘﻪ ﺑﻘﯿﻪ
ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻣﯿﺸﻦ
.
.
ﺁﻗﺎ ﺍﮔﻪ ﮐﺴﯽ ﯾﻪ ﻟﯿﻒ ﺑﺎ ﯾﻪ ﮔﺮﺩﺍﻟﯽ ﺁﺑﯽ ﻭﺳﻄﺶ
ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ ﻣﺎﻝ
ﻣﻨﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺧﺸﮏ ﺑﺸﻪ ﺑﺎﺩ ﺑﺮﺩﺵ!
.
.
ﻋﺠﺐ ﻃﻮﻓﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﺗﻮﺑﻪ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ
ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ
دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 15:27
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
می دانید اگر پسر ها نبودند چی می شد؟

1-دیگه کی بود که دخترها مسخرشون کنه؟
2-دیگه کی بود که با دیدن دخترها دست وپایش شل بشود؟
3-دیگه کی بود که دخترها خرش کنند؟
4-دیگه کی بود که دخترها سرشون داد بزنند؟
5-دیگه کی بود که ساعت 7صبح مثل کشیکی ها دم در خونه دختر ها واسته؟(ونگهبانی بده؟)
6-دیگه کی بود که داداش دخترها به باد کتکش بگیره؟
7-دیگه کی بود که برای عشق دخترها بخونه؟
8-دیگه کی بود که بابا هر روز عین خر ازش کار بکشه؟
و......
حالا اگر دختر ها نبودند چی می شد؟
1-دیگه کی بود که به بابا مربا بده ؟
2-دیگه کی بود که پسرها را خمار کنه؟
3-دیگه کی بود که پسر ها سرکار بذاره؟
4_دیگه کی بود که حال پسر ها را بگیره؟

5-دیگه کی بود که عین فرشته مهربون که سر راه پینوکیو سبز شد اونو از دروغ گویی باز دا
دیدگاه  •   •   •  1393/03/13 - 15:22
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ