یافتن پست: #رفته

melika
melika
سه تن آن را میدانستند
زنی که معشوقهی کافکا بود
کافکا او را به خواب دیده بود.
سه تن آن را میدانستند
مردی که دوست کافکا بود
کافکا او را به خواب دیده بود.
سه تن آن را میدانستند
زن به دوست گفت:
دلم میخواهد امشب با من عشقبازی کنی.
سه تن آن را میدانستند
مرد پاسخ داد: اگر گناه کنیم
کافکا دیگر ما را به خواب نخواهد دید.
یک تن آن را میدانست
و بر زمین کس دیگری نبود.
کافکا با خود گفت:
اکنون که آن دو رفته اند و تنها مانده ام
دیگر، خود را به خواب نخواهم دید.
دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 19:06
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضى از آدما خیلى بیشعورن…

به بیشعورى این جمله:
خیلى حوصلم سر رفته بود، دیگه به تو زنگ زدم
دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 18:14
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روزها که می گذرد
احساس می کنم خیلی نزدیکتری
نمی دانم تو به زمین نزدیک تر شدی
یا من اوج گرفته ام به سوی تو
هرچه هست قرابت دلنشینی ست
کاش تمام نشود

 


 


 

167Untitled_resize.jpg
دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 18:02
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
روی زمــیــنــی زنـدگـی مـی کــنــیــم که خــودش رو ” جــــو ” گرفته !

دیگه تــکـلـیـفــ آدمـــاش مــعــلـومه ….!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/21 - 16:00
+2
مرضیه
مرضیه

بابام رفته هویج خریده میگه عَقلت که ناقصه ، مغزتم که کار نمیکنه بگیر این هویجو کوفت کن که حداقل چشمات برای تقلب کار کنه :|

1 دیدگاه  •   •   •  1392/10/20 - 13:53
+9
EHSAN
EHSAN
داغ امام عسگری دلـهـا شکستـه / در ماتم بابای خود مهدی نشسته / گرد مصیبت چهره ی عالم گرفته / زهرا ز داغ لاله اش ماتم گرفته . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/10/19 - 21:45
+7
-1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



قطار می‌رود... تو می‌روی ... تمامِ ایستگاه می‌رود...
و من، چقدر ساده‌ سالهایِ سال در انتظارِ تو کنارِ این قطارِ رفته ایستاده‌ام و همچنان به نرده‌های ایستگاهِ رفته تکیه، داده‌ام!


دیدگاه  •   •   •  1392/10/18 - 15:45
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

به مامانه میگم اگه من بمیرم یه عکس از خودم ندارم بزارم تو آگهی ترحیمم...

میگه
.
.
.
.
.
.
اون ع[!] هست که رو الاغی..؟

اون و میزارم...

زیرشم مینویسم بالایی به رحمت خدا رفته..یه وقت اون خره رو با تو اشتباه نگیرن

من:|

الاغ :(

تشابه اسمی :|

تشابه وجهی :|

کانون نگه داری از کودکان سر راهی :|

دیدگاه  •   •   •  1392/10/18 - 15:11
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻟﻴﻼ ﻓﺮﻭﻫﺮﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻻ ﺁﻫﻨﮓ ﻋﺎﺭﻓﺎﻧﻪ ﻣﻴﺨﻮﻧﻴﯽ...

ﻣﺎ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺩﺍﺭﯾﻤﺎﺍﺍ ﻭﻟﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﻴﮑﻨﯽ ﻣﺎ

ﻳﺎﺩﻣﻮﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻭﺭ ﻣﻴﻠﺮﺯﻭﻧﺪﯼ ﻣﻴﺮﻓﺘﯽ ﺍﻭﻥ ﻭﺭ،

ﻣﻴﮕﻔﺘﯽ ﺟﻮﻧﯽ ﺟﻮﻧﻢ ﺑﻴﺎ ﺩﺭﺩﺕ ﺑﻪ ﺟﻮﻧﻢ !... ؟
دیدگاه  •   •   •  1392/10/18 - 15:02
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

داستانی واقعی!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﻩ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺭﻓﺘﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ
ﮔﺸﻨﻢﺷﺪ ﺭﻓﺘﻢ،
ﺩﯾﺪﻡ ﯾﺨﭽﺎﻝ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﺑﻌﺪ ﮐﺎﺑﯿﻨﺘﺎﺭﻭ ﮔﺸﺘﻢ
ﻫﯿﭽﯽ
ﮔﯿﺮ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻡ ﻓﻘﻂ ﺗﻮﺵ ﯼ ﺳﺮﯼ ﻗﻮﻃﯽ
ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ
ﻣﺎﮊﯾﮏ ﺭﻭﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ ﻣﺎﯾﻊ
ﻇﺮﻑﺷﻮﯾﯽ،
ﻧﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎﯾﺪ، ﻧﺨﻮﺭﺩﯼ ﭘﻮﺭ ﻟﺒﺎﺳﺸﻮﯾﯽ .....
ﺧﻼﺻﻪ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﺑﻪ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﯾﯽ ﺍﯾﻨﺎ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﭼﯿﮑﺎﺭ
ﮐﻨﻢ.....
.
.
.
.
.
.
.
ﮔﻔﺘﺶ : ﺩﺭ ﮐﺎﺑﯿﻨﺘﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ ﺍﻭﻧﯿﮑﻪ ﻋﻼﻣﺖ
ﻣﺮﮒ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﺵ ﺁﺟﯿﻞ ﻫﺴﺖ، ﺍﻭﻧﯿﮑﻪ
ﺭﻭﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﺮﮒ ﻣﻮﺵ
ﺗﻮﺵ ﮔﺰ ،
ﺍﻭﻧﮑﯿﻪ ﺭﻭﺵ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﺎﯾﻊ
ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺗﻮﺵ ﮔﺮﺩﻭ.....
ﻫﯿﭽﯽ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﭼﺮﺍ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﻭ
ﺑﺎ ﻣﻦ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺁﺧﻪ....

دیدگاه  •   •   •  1392/10/18 - 11:32
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ