تویی که مرا دور زدی ….. فردا به خودم خواهی رسید !!!!
حال و روزت دیدنیست….
منم اعصاب نداشتم اومدم بفرستم برو بابا اوسکل توأم دلت خوشه ها من چه می دونم!
که یهو انگشتم به ارسال خورد براش اس خالی فرستاده شد!!!
تا اومدم همون جمله رو بفرستم جواب داد:
وای چه تعبیر رمانتیکی!!! یک دنیا سکوت....جملات وصف ناپذیر،دنیایی از حرف های ناگفته ...
آفرین آفرین واقعا خیلی توی زمینه ادبیات استعداد داری!!!
الان من چی کنم؟!
شانسه ما داریم؟
گوشیه ما داریم؟
فک و فامیله ما داریم؟
واژهسازی از سوی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، فرآیندی است که در آن برای یک مفهوم معمولا یک و در مواردی بیش از یک لفظ برگزیده یا ساخته میشود.
بخش ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مروری دارد بر برخی واژههای ورزشی مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی.
«واتر اسکینگ» (water skiing): «آبسُری» (ورزشی آبی که در آن ورزشکار به سرعت با یک قایق موتوری کشیده میشود)
«اسکی» (ski): «برفسُری»
«کیک بوکسینگ» (kick boxing):«پامشت» (نوعی ورزش که در آن ورزشکاران مجازند با دستهای دستکشدار و همه با پاهای برهنه ضربه بزنند)
«اسنوبُرد» (snow board): «تختهبرف» (نوعی برفسُره کوتاه و پهن که هر دو پا به شکل اریب بر روی آن قرار میگیرد)
«اسکیت» (skating): «چرخسُری» (ورزشی که در آن ورزشکار با استفاده از چرخسُره حرکت میکند)
«ژیمناستیک» (gymnastic): «چمورزی» (ورزشی بر پایهی مجموعهای از حرکات جسمانی بر روی زمین یا اسباب مخصوص که انعطافپذیری و قدرت هماهنگی و توازن و چالاکی بدن را افزایش میدهد)
«راکت» (racket): «دستاک» (ابزاری ورزشی متشکل از دسته و صفحهای معمولا گرد یا بیضی برای ضربه زدن به توپ یا پرتوپ)
«دمبل» (dumbbell): «دستوزنه» (وزنهای متشکل از میلهی کوتاه که وزنههای همانندی در دو سر آن به طور ثابت یا تعویضپذیر قرار دارد و برای تقویت عضلات دست و شانه به کار میرود)
«اسکواش» (squash): «کوبان» (ورزشی که در آن دو یا چهار بازیکن در چهار دیواری زمین مخصوص این ورزش بازی میکنند و به ترتیب توپ لاستیکی را با دستاک به دیوار میکوبند، به نحوی که در بازگشت توپ، حریف نتواند ضربهی مناسب و مؤثری به آن بزند).
این واژهها از دفتر دهم «فرهنگ واژههای مصوب» که در سال 1392 از سوی گروه واژهگزینی فرهنگستان منتشر شده، استخراج شده است.
انتهای پیام