یافتن پست: #زنده

ali rad
ali rad
حقیقت زنده می ماند و «اشکال حقیقت یا باطل» میمیرند و اگر «اشکال» را هم بخواهیم ناشیانه حفظ کنیم قافله شتابان زمان آن را زیر میگیرد و با محتوای آنکه خود حقیقت است پایمال می سازد.
دیدگاه  •   •   •  1391/01/6 - 17:53
+1
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
خواسته های شیطان از خدا بعد از رانده شدن از بهشت
شیطان گفت: من در برابر عباداتم 7 حاجت دارم آنها را برای من برآورده کن.
درخواست اول:
شیطان گفت: خواسته اول من آن است که اجازه دهی من تا روز قیامت زنده بمانم و مرگ به سراغ من نیاید!
درخواست دوم:
شیطان گفت: این که خدایا از تو می طلبم که در مقابل هر یک از فرزندان آدم دو فرزند به من عطا کنی که من بتوانم آنها را فریب دهم.
درخواست سوم:
شیطان گفت: خدایا از تو می خواهم که مرا در بدن اولاد آدم با خونی که در رگهای او جریان دارد جریان دهی که از هر جای بدن او بخواهم داخل شوم و بتوانم او را منحرف کنم و به انجام معصیت بکشانم.
درخواست چهارم:
از تو می خواهم که فرزندان آدم من و فرزندانم را نبینند ولی ما آنها را ببینیم به خاطر اینکه بهتر بتوانیم فرزندان آدم را وسوسه کرده و به انحراف بکشانیم.
درخواست پنجم:
خدایا از تو می خواهم این قدرت را به من بدهی که به هر صورتی که بخواهم بتوانم مجسم شوم.
درخواست ششم:
شیطان گفت: پروردگارا! از تو می خواهم تا روح در بدن اولاد آدم است من بر آنها مسلط باشم و آنها را به انحراف بکشانم.
درخواست
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/6 - 02:19
+6
-1
ali rad
ali rad
من اگر زنده بمانم،
هی دور می‌شوم.
مرا تا همین حوالی ِ توام
بمیران
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 22:02
+2
مهسا
مهسا
آدم ها می آیند، زندگی می کنند، میمیرند و میروند …
اما فاجعه ی زندگی تو آن هنگام آغاز میشود که آدمی میرود اما نمیمیرد؛
میماند و نبودنش در بودن تو چنان ته نشین میشود
که تو میمیری درحالی که زنده ای …
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 18:55
+1
saeed
saeed
گوگل ارث بالاخره نام خلیج فارس روی برای خلیج همیشه فارس ثبت کرد و خلیج عربی از نقشه جهانی پاک شد. زنده باد خلیج همیشه فارس
دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 11:14
+1
مهسا
مهسا
اهای دهقان فداکار !
تو در دورانی بزرگ شدی که مردی برهنه شد
تا زنان و کودکان زنده بمانند ...
و من در زمانی نفس میکشم
که زنی برهنه میشود
تا خود و کودکانش از گرسنگی نمیرند ... !
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/5 - 01:21
+4
ali rad
ali rad
آدم ها می آیند، زندگی می کنند، میمیرند و میروند …
اما فاجعه ی زندگی تو آن هنگام آغاز میشود که آدمی میرود اما نمیمیرد؛
میماند و نبودنش در بودن تو چنان ته نشین میشود
که تو میمیری درحالی که زنده ای
دیدگاه  •   •   •  1391/01/4 - 17:26
+2
ashkan
ashkan
پسر به دختر گفت اگه يه روزي به قلب احتياج داشته باشي اولين نفري هستم که ميام تا قلبمو با تمام وجودم تقديمت کنم.دختر لبخندي زد و گفت ممنونم
تا اينکه يک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نياز فوري به قلب داشت..از پسر خبري نبود..دختر با خودش ميگفت :ميدوني که من هيچوقت نميذاشتم تو قلبتو به من بدي و به خاطر من خودتو فدا کني..ولي اين بود اون حرفات..حتي براي ديدنم هم نيومدي…شايد من ديگه هيچوقت زنده نباشم.. آرام گريست و ديگر چيزي نفهميد…{-35-}{-35-}

چشمانش را باز کرد..دکتر بالاي سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقي افتاده؟دکتر گفت نگران نباشيد پيوند قلبتون با موفقيت انجام شده.شما بايد استراحت کنيد..درضمن اين نامه براي شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثري از اسم روي پاکت ديده نميشد. بازش کرد و درون آن چنين نوشته شده بود:

سلام عزيزم.الان که اين نامه رو ميخوني من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون ميدونستم اگه بيام هرگز نميذاري که قلبمو بهت بدم..پس نيومدم تا بتونم اين کارو انجام بدم..اميدوارم عملت موفقيت آميز باشه.(عاشقتم تا بينهايت)


قلب

دختر نميتوانست باور کند..اون اين کار
دیدگاه  •   •   •  1391/01/4 - 01:14
+2
ashkan
ashkan
زن وشوهر جواني سوار برموتورسيکلت در دل شب مي راندند.
انها از صميم قلب يکديگر را دوست داشتند.
زن جوان: يواشتر برو من مي ترسم
مرد جوان: نه ، اينجوري خيلي بهتره!
زن جوان: خواهش مي کنم ، من خيلي ميترسم
مردجوان: خوب، اما اول بايد بگي دوستم داري
زن جوان: دوستت دارم ، حالامي شه يواشتر بروني
مرد جوان: مرا محکم بگير
زن جوان: خوب، حالا مي شه يواشتر بروني؟
مرد جوان: باشه ، به شرط اين که کلاه کاسکت مرا برداري و روي
سرت بذاري، اخه نمي تونم راحت برونم، اذيتم مي کنه
روز بعد روزنامه ها نوشتند
برخورد يک موتورسيکلت با ساختماني حادثه آفريد.در اين سانحه
که بدليل بريدن ترمز موتور سيکلت رخ داد،
يکي از دو سرنشين زنده ماند و ديگري در گذشت
مرد جوان از خالي شدن ترمز آگاهي يافته بود پس بدون اين که زن
جوان را مطلع کند با ترفندي کلاه کاسکت خود را بر سر او گذاشت
و خواست براي آخرين بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش
رفت تا او زنده بماند
و اين است عشق واقعي. عشقي زيبا
دیدگاه  •   •   •  1391/01/4 - 01:11
+2
محمد
محمد
تو دستشویی یکی از سرگـــرمیام اینه که مورچه ها رو غــرق میکنم ، بعد طی یک عملیات نجات حساب شده از غـرق شدن نجــاتشون میدم ! هــرچند ، شانس با بعضی هاشون یار نیست و در حین عملیات نجات ، جان بجــان آفــرین تسلیم میکنن . اما اونایی که زنده میمونن با انگیـزه بیشتری برمیگردن سرزندگیشون . اینجوری بهشون انگیزه زندگی تزریق میکنم.
1 دیدگاه  •   •   •  1391/01/2 - 17:25
+6

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ