میدونی سخت ترین لحظه ی زندگی چیه؟وقتی بفهمی واسه کسی که تموم زندگته فقط یک تجربه ای...

در زندگی ... ،
آدمهایی هستند که سهمیه مان را برمیدارند و میخورند ،
و آنچه میماند برایمان اندکی ست ،
این آدمها طلا هستند و بالاتر از آن !
پدر را میگویم و مادر را ،
وقتی غم و غصه هایمان را میخورند ...
و با دعا و راهنمایی هایشان ،
غم و غصه ای برای خوردن برایمان باقی نمی گذارند...
آری،
بعد از دست دادنشان است که حجم عظیم غمها در سفره زندگی ،
خود را نمایان ،
و چشمانمان را بارانی بارانی بارانی می سازد ...

" پدرم روزت مبارک ؛ مادرم روزت مبارک "

سالروز تولد حضرت علی علیه السلام و روز مرد و پدر مبارک

چقدرقشنگه زندگی بدون مخاطب خاص....مابهش میگیم افتخارشمابگواس وباس...............

من خوبم ، خسته نیستم !

فقط گاهی دستم به زندگی نمی رود
.
.
.
.
.
اشتباه تو تنها به دام انداختن کبوتر نبود

تو گندم را بی اعتبار کردی

❤ عشق ❤ یعنی ❤
❤وقتے با اون هیکلش که از من بزرگ تره❤
❤با اون قدش ڪ از من بلند تره❤
❤ڪ وقتی وامیسته رو ب روم من در مقابلش ڪوچولوام،❤
❤با جذبه ی مردونش ❤
❤اخم ڪنه❤
❤صداشو بلند ڪنه❤
❤بگه:❤
❤چررررررا این ڪارو ڪردے❤
❤مگہ نگفتم بدون من حق ندارے هیچ غلطے بڪنی ❤
❤مگہ نگفتم❤
❤با هر کسی نگردی...❤
❤تو همه چی از من اجازه بگیری خبر مرگم❤
❤مگہ نگفتم هر کی نگات کرد بگووو .. مگه نگفتم کاری میکنی قبلش بهم بگو ❤
❤هــــــــــــــــــــان❤
❤با توام مگه نگفته بــــــــــــــــــــودم؟؟؟❤
❤با ڪلی دعوا...❤
❤من اشک تو چشام جمع شه بغض کنم ❤
❤اون بیاد...❤
❤با تمام اعصاب خوردیش ❤
❤با غروره مردونش❤
❤بگه صورتتو ببینم...❤
❤تو که میدونی طاقت دیدن اشکاتو ندارم گریه نکن بعد با مکث بگه❤
❤اه حالا حتما باید بگم تو زندگی منی نفس منی مال خودمی❤❤❤

نامه ای به زندگی ؟ سلام خاک توسرت

دوستان عزیز:توزندگی باهمه جورافرادرفت امدکردم ودوچیزدرکارخدابرایم خیلی سوال ومتعجب هستمجالبه بهتون بگم:اولیش خانم هایی که باادب بافرهنگ تحصیل کرده خانواده دارواقعاخانم هستندقسمت شون گیرادم هایی مثل معتادها .کراکی ها.وادم های بیکاروالاف ونیزقیافه هاشون به ادمیزادنمیخوره.امادرعوض خانم های خنگ وخرف.تنبل بی ارضه.نفهم .بداخلاق.ضایع قسمت شون ادم های تحصیل کرده وادم حسابی میفتند.دوم مورددونفراقاوخانم توزندگی باهم درگیرمیشن برای داشتن یک فرزندبسریادخترخدابهشون عطانمیکنه.اماکسی که هنوزقدربچه رونمیدونه خداوندانقدرزیادبهش بچه میده که بدرخانواده اسم بچه هاشوهنوزنمیدونه .حرف های منوکدام هاشون غیرمنطقی هست به نظرشما.................

شب بود و نسیم بود و باغ و مهتاب
من بودم و جویبار و بیداری آب
وین جمله مرا به خاموشی
میگفتند:
کین لحظه ی ناب زندگی را دریاب......

بچه که بودیم شبا فکرمی کردیم فردا چی بازی کنیم// ولی الان فکرمی کنیم فردا زندگی قراره چه بازی ای باهامونبکنه..../

درددناک ترین لحظه ی زندگی اون وقتیه که . .

.

.

سیب زمینی سرخ شده های روی قیمه

با قیمه مخلوط میشن و ترد بودنشونو از دست میدن :