♥ نگار ♥
مژده . مژده
.
.
.
.
مژده . مژده . . .
.
.
.
.
چيه راه افتادي دنبال من !!
دارم مژده رو صدا ميزنم
تو مژده اي؟
نه ميخوام بدونم تو مژده اي ؟؟؟
زندگي نداريم از دست شما
♥ نگار ♥
زندگي همچون مربعيست که سه ضلع دارد : عشق و محبت
آلفرد غضنفر
♥ نگار ♥
تو اتوبوس نشسته بودم پیرزنه ازم پرسید:
کجا درس میخونی؟
گفتم گرگان مادرجون
گفت: کرمان؟
گفتم: نه گرگان
گفت: کجای کرمان
گفتم: نه گرگان
گفت: گفتی کجای کرمان؟
دیدم زشته تو اتوبوس صدامو ببرم بالا گفتم: آره کرمان
گفت: پس گوه میخوری هی میگی گرگان
ینی مسافرا صندلیارو گاز میگرفتن از خنده (:
♥ نگار ♥
ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ : ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺯﻝ ﺯﻝ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺶ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﮑﻦ
ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ
ﺑﯽ ﻫﯿﭻ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻠﯽ !
ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﮔﻔﺘﻦِ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻣﺶ ﻧﮑﻦ
ﺟﯿﻎ ﺑﺰﻥ ، ﻣﺤﮑﻢ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺶ ﺑﮕﯿﺮ
ﺑﻮﺳﻪ ﺑﺎﺭﺍﻧﺶ ﮐﻦ
♥ نگار ♥
يه روز يه زن شوهر باهم ميرن مسافرت شب تو پارك چادر ميزنن نصفه شب مرده بيدار ميشه به زنه ميگه ماه رو مي بيني ميگه اره ميگه ستاره هارو چي زنه ميگه اره ميگه اين نشانه چيه زنش ميگه نشانه عشق ومحبت مرده ميگه نشانه كوفته پاشو چادرمونو دزديدن
♥ نگار ♥
سیمین بهبهانى
زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی دیده نمیشوی
میشوی مثل شیشه ای تمیز
کسی شیشه ی تمیز را نمیبیند
همه به جای شیشه ، منظره ی بیرون را میبینند
ولی وقتی شیشه کمی بخار بگیرد
وقتی کمی منظره ی بیرون را بد نشان دهد
همه آنرا میبینند
همه سعی میکنند تمیزش کنند
زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی شکننده تر میشوی
با هر قدرناشناسی دلت ترک بر میدارد
میشکند
تکه های شکسته را در دستانت میگیری
نگاه میکنی به نتیجه ی زیادی خوب بودنت
زیادی خوب بودن خوب نیست
زیادی که خوب باشی به زیادی خوب بودنت عادت میکنند
آنوقت کافیست کمی بد شوی
همه گمان میکنند زیادی بدی ...
ﺧﺴﺮﻭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﮔﻔﺖ:
کاش میشد...
آدمی، گاهی...
فقط گاهی!!!
به اندازه نیاز بمیرد...
بعد بلند شود...
آهسته آهسته...
خاک هایش را بتکاند...!
اگر ...
دلش خواست!!
برگردد به
زندگی...
دلش نخواست
بخوابد تا ابد...