یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



طوفان نـــوح زنده شد از اشک چشم من
با آنکه در غمت،
به مــــدارا گـریستم!!




دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 15:28
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تجربه نشون داده

وقتی با دوستت دعوات میشه

تازه میفهمی چقدر از اسرار زندگیت با خبر بوده !
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 15:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تو تک درخت زندگی من هستی

.

.

.

که همیشه الاغم رو بهش میبندم !!!





دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 15:17
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
اس.ام.اسِ شوهر به زن:
من تو بیمارستانم نترس...
من از پله های اداره افتادم و خانوم جهانپور منو که بیهوش
بودم رسوند به بیمارستان! احتمال خونریزی مغزی هست و پای چپ
و دندۀ راستم هم شکسته
زن: خانوم جهانپور کیه؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 15:15
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بابام دو هفته ای میشه تا میام پای کامپیوتر میاد بغلم میشینه دستمو می گیره و چُرت می زنه !

دیشب بهش میگم : بابا این کارا واسه چیه ؟
میگه : تلوزیون گفته فرزندان خود را در دنیای مجازی تنها رها نکنید !
دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 14:31
+1
*elnaz* *
*elnaz* *

از زنــدگــی ......


از آیــنده ........


از راه نــــرفته ........


از خواب نـــدیده ........


از تو از مـــن از همـــه کس ......


می تــــــرســـم !!!!!

دیدگاه  •   •   •  1393/02/10 - 12:25
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

کامپوتر رو روشن میکنی..
صبر می کنی ویندوز بالا بیاد..
یه قلوب از چاییتو میخوری..
کلیک می کنی رو مای کامپیوتر..
میری تو درایو إف...
یه سیگار روشن می کنی...
میری تو مای پیکچر..
یه پُکــــ سنگین ...
دنبال یه فایل قدیمی می گردی..
یه پُکـــ سنگین دیگه..
پیداش می کنی،بازش می کنی..
یه پُکـــ دیگه..
عکسا رو نگاه می کنی...یه لبخند میزنی به خاطراتی که زنده شدن و دارن جلوت راه میرن..
میرسی به یه عکس... این عکس یه اشکالی داره...
یه پُکــ سنگین.. نه دو تا پُکـــــ سنگیـــن...
نمی خوای قبول کنی...
جای یکی تو زندگیت خالیه...
دقیقا همونی که توی عکس خودشو انداخته تو بغلت...
محو عکسی.. کم کم داغی سیگار دستتو میسوزونه...
به خودت میای.. سیگارو تو جاسیگاری خاموش می کنی...
کامپوتر رو خاموش می کنی...
خودتو پرت میکنی روی تخت
چشاتو می بندی و زیر لب میگی:
"لعنتی! ارزشش رو داشتی؟؟؟؟

3 دیدگاه  •   •   •  1393/02/9 - 21:47
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



رفتار عاشقانه ی "زن" را بایــد از دلتنگیش فهمید...
از شـــوق و بی تابیـش برای دیدار
از حس کودکانه اش برای آغــــــــوش
از خجالتش برای بوسـه گرفتن
"زن" بـی دلیل بهانه نمی گیرد
شاید بهانه ی نداشتن "دستانِ گرمـی" را دارد
که روزی دستانش را میگرفت.!




دیدگاه  •   •   •  1393/02/9 - 21:39
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



زن
بوسه هایش،نوازش هایش،به آغوشت پناه آوردن هایش،خندیدن هایش،گرمای نگاهش،حلقه کردن دستاش توی دستات،هرلحظه با تو بودن هایش،و حتی در آغوشت،خوابیدن هایش
از سر عشق است...
زن تا عاشق نشود،
نمی بوسد،نمی خندد و دستش را به دستانت نمی دهد...
اگر نگاهش را برگرداند از زاویه نگاهت،اگر دستانش را دزدید از میان دستانت،اگر خودش را کشید کنار از جلوی چشمانت،اگر فاصله گرفت از قدم هایت،بدان از چیزی نگران است...
بدان از رابطه تان می ترسد...
از تداومش و از عاقبتش...
بدان دلش قرص نیست...
بدان یک فاصله ایی بینتان افتاده...
بدان یک حرفی سر دلش سنگینی می کند...
بدان می ترسد...
بگذار آرام شود...
با اعتماد در گوشش زمزمه کن
دوستش داری.....





دیدگاه  •   •   •  1393/02/9 - 21:32
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

گفت : اگه دوسم داری ثابت کن …
گفتم : چه جوری ؟
گفت : رگتو بزن !
رگمو زدم و وقتی داشتم تو آغوش گرمش جون میدادم گفت : اگه دوسم داشتی تنهام نمیذاشتی … !!!
من:|
مجید خراطها:D
عزرائیل:|:|
ماده انعقاد خون + گلبول های قرمز=))=))

دیدگاه  •   •   •  1393/02/9 - 21:07
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ