یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
طرف اومده با عصبانیت می گه این یارو زبون آدمیزاد حالیش نمیشه

بیا تو باهاش حرف بزن …

نفهمیدم داره به من فحش میده یا به یارو .
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:40
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi

خدایا شکرت
{-23-}
{-26-}


7 دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:39
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
امروز تصمیم گرفتم یه خورده تو زندگیم تغییر ایجاد کنم ...
مثلا بشینم رو تلویزیون و کناپه رو نگاه کنم ...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:28
+4
be to che???!!
be to che???!!

دلم برای کودکیم تنگ شده
....


برای روزهایی که باور ساده ای داشتم


همه آدم ها را دوست داشتم
...


مرگ مادر "کوزت" را باور می کردم و از زن "تناردیه" کینه به دل می گرفتم


مادرم که می رفت به این فکر بودم که مثل مادر "هاچ" گم نشود
...


دلم می خواست "ممُل" را پیدا کنم


از نجاری ها که می گذشتم گوشه چشمی به دنبال "وروجک" می گشتم


تمام حسرتم از دنیا نوشتن با خودکار بود


دلم برای خدا تنگ شده
...


خدایی که شبها بوسه بارانش می کردم
...


دلم برای کودکیم تنگ شده
...



شاید یک روز در کوچه بازار فریب دست من ول شد و او رفت...

X
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:23
+5
محمد
محمد
مـن اسـمـم مـحمد ولـی خـانـواده و رفـیـقـام "مـحمد گـوشـیـتـو بـده یـه زنـگ بـزنـیـم " صــدام مـیـکـنـن!!! ^_^
4 دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:21
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مامانم هروقت گوشیش زنگ میخوره به من میگه برو بیارش ...

یه جورایی با Rex احساس همزادپنداری می کنم ...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:20
+4
be to che???!!
be to che???!!
naghmehsara01


جسارت میخواهد


نزدیک شدن به


افکار دختری که روزها مردانه


با زندگی می جنگد


اما شب ها…


بالشش از هق هق دخترانه اش خیس است

دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:11
+5
be to che???!!
be to che???!!
naghmehsara.ir04


سکـــوت میکنم …


بگذار حرفــــــ ها آنقدر یکدیگر را بزننــــــد!!!


تا بمیرنــــــد !!!





X
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:09
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



پیامی دیگر آوردم...

به مردان اینجا نگاه نكن...

اسمشان مرد است,من اگر زمین خوردم به نامردی همین مردان بود...

زمین مرد بود كه مرا بلند كرد....

خودت را زمین بزن,اما دست مردان اینجا را نگیر...


دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:04
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

شنبه ها آغاز می كنم 
یك شنبه ها ساز می كنم 
دوشنبه ها راز می گویم 
سه شنبه ها ناز می كند 
چهارشنبه ها شاد می شوم 
پنج شنبه ها قهر می كند 
جمعه ها خاموش می شوم 

یك هفته می گذرد و من باز زنده ام 
بالاخره می آید یك هفته بدون من 

جای من هر كه نشست 
بداند كه سراسر عمرم 
با شنبه های آغاز یك شنبه های ساز دوشنبه های راز سه شنبه های ناز چهارشنبه های شاد پنج شنبه های قهر گذشت .

بالاخره خاموشی جمعه كار همه مان را می سازد ..
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 16:53
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ