یافتن پست: #زن

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
18+
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. خداییش با شناختی که از من دارید من پست +18 میزارم؟؟؟
نه خداییش؟؟
من اصلا از این حرفا میزنم؟
واقعا انتظار داشتی من حرفای چیزدار بزنم؟
نه واقعا؟؟؟
برو از خدا بترس تسبیح من کو؟
[!] آمریكا:D
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 20:26
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥





دوباره احساس قدیم ..........
"انتظار سخت است ، فراموش کردن هم سخت ...

اما اینکه ندانی باید انتظار بکشی یا فراموش کنی از همه سخت تر است... "

1 سال ، 1 قرن ، 1 عمر ... 1 زندگی ...

اما ...



*



دلم آ . غ . و . ش می خواهد ... آغوشی که نه زن باشد و نه مرد...

خدایا پایین نمی آیی؟ ....


دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 20:18
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



اینجا منه بی او...
باشعرهایم ناله ها میکنم...
و اما از عشق برباد رفته ی رویاهایم میپرسی؟….
نمیدانم کجای این آسمان آبی ...
اما با پسرکی زندگانی میکند…
و نمیداند عشق قدیمی اش پس از سالها…
هنوز هم آرام آرام درخودش میشکند...
میریزد… میمیرد…..
میمیرد اما صد افسوس که جان نمیدهد….
و نیست دستان دخترک قصه اش که...
حتی شکسته هایش را بنوازد…!!


دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 20:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بعضی ها از دور می درخشند
.
.

نزدیک تر که میشوی
یک تکیه شیشه ی شکسته ای بیشتر نیستند
.
.

باید به آنها لگد بزنی تا از مسیر نور دور شوند
و چشمان دیگری را خیره نکنند و گول نزنند
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 19:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شب را دوستـــ ــ ـ دارم …!
چرا که در تاریکـــ ـی ..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!
و هر لحظــــــــ ـه ..
این امیـــــ ـد ..
در درونــــــ ــم ریشه می زند …
که آمده ای ..
ولی من ندیده ام!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 18:22
+4
hamed noori
hamed noori
مردها سه تا آرزو دارن :

.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اونقدر که مامانشون می گن خوش تیپ باشن !

اونقدر که بچه شون می گن قوی باشن !

و مهمتر از همه اینکه :

اونقدر که زنشون بهش شک داره دوست دختر داشته باشن !
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 17:38
+8
ساناز
ساناز

هنوزم بآ دیدنت دلم تو سینه میزنه .. ، هنوزم اسم قشنگت تمومه دنیآی منه ... 

دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 16:56
+8
hamed noori
hamed noori
یارو شماره دوست دخترشو تو تلفنش Save کرده بود:
"Low Battery"
از اون به بعد هر وقت نبود و دوست دخترش زنگ مى زد
زنش تلفنش رو میزد به شارژ!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 16:37
+4
hamed noori
hamed noori
ﭘﯿﺮ ﻣﺮﺩ ﻭ ﭘﯿﺮ ﺯﻧﻪ ﺗﻮﯼ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺩﺭﺣﺎﻝ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺷﺎﻡ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ
ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺑﺎ ﺣﺎﻟﺘﯽ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﻪ ﻭ ﻋﺎﻃﻔﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺍﺯ ﺗﺐ ﻋﺸﻘﺖ ﺗﻮﯼ
ﺳﯿﻨﻪ ﻫﺎﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﺮﻣﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﭼﺮﺕ ﻭ ﭘﺮﺕ
ﻧﮕﻮ ﺍﻭﻥ ﭘﯿﺴﺘﻮﻧﺎﯼ ﺁﻭﯾﺰﻭﻧﺘﻮ ﺍﺯ ﺗﻮﯼ ﻇﺮﻑ ﺳﻮﭖ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﺮﻣﺎ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 16:34
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به ﺑﻌﻀﯿﺎﻡ ﺑﺎس ﺑﮕﯽ : ﺑﻪ ﺷﺨﺼﯿﺘﺖ ﺗﺎﻓــﺖ ﺑﺰﻥ ﺑﻠﮑﻪ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺛﺎﺑﺖ ﺷﻪ ! تــو رو چــه بـه بـا مــن بـودن ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/08/23 - 16:28
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ