♥ نگار ♥
بچه که بودم یه بار اسفناج خوردم
احساس کردم زورم زیاد شده
رفتم از خونه بیرون تو کوچه با بچه محل ها دعوا کردم
کتک خوردم ، با گریه برگشتم خونه
تا تونستم به ملوان زبل بد و بیراه گفتم
احساس کردم زورم زیاد شده
رفتم از خونه بیرون تو کوچه با بچه محل ها دعوا کردم
کتک خوردم ، با گریه برگشتم خونه
تا تونستم به ملوان زبل بد و بیراه گفتم