یافتن پست: #زیاد

محمد
محمد
تنهایی
چیزهای زیادی
به انسان می‌آموزد
اما تو نرو
بگذار من نادان بمانم...!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 20:50
+4
zohre
zohre

آدما رو زیاد تنها نذارین تو تنهایی شون یه دنیایی برا خودشون می سازن که دیگه شما توش جا ندارین!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 17:04
+6
AmiR
AmiR
قطعه سوم وپایانی ترانه
رفتن

حرفات که قلبمو شکست
دستات که مال من نبود
دلت که مال من نبود
هیچ کسی به انداره تو با رفتنش داغونم نکردش
هنوز از رفنت زیاد نمیگذره که حالم اینجوری شده
حالا که رفتی برو بسلامت کورشم اگه نتونم ببیننم خوشبختی تو
تو خاطراتی ه از من داریو پاک کرد ولی من نه همشو نگه میدارم
از اون بوسه اول و دوستدارم گفتنت تا اون آخرش که بی صدا گذاشتیو رفتی
حالا من اینجا تکو تنها نشستم روبه رو ی عکست همراه با سیگاری که اسمتو روش نوشتم تا با کشیدن اون استم تو ذره ای از وجود من بشه
عشقم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 00:59
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



توالت هم توالتهای قدیم حداقل یه در و پیکری داشت این یکی دیگه زیادی عمومیه!!




دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 20:39
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

میگن تو دنیا باید با امید زندگی کنی
.
.
.
.
.
.
.
.
حالا امید نشد سامان
سامان نشد فرهاد
فرهاد نشد امیر
امیر نشد بلاخره مجبوری با یکی زندگی کنی دیگه اسمش مهم نیست زیاد سخت نگیر.... :))


کوتاه شو
دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 20:25
+4
zohre
zohre


تـا حالا دقـت کردین هر درد و مرضـی که داریم مامان بابا ها میگـن واسه زیادی پـشت ِ پی سی نشـستنه ؟


دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 11:36
+6
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
زیاد غصہ بخورین... خلاصہ ھر کاری میتونین بکنین تا زودتر پیر بشین، خانہ سالمندان ھنوز مختلطہ! {-7-}
دیدگاه  •   •   •  1392/09/5 - 12:34
+2
محمد
محمد

فقط کسانی که زیاد #گریه کرده اند می توانند اَرزش ِ #زیبایی-هایِ-زندگی را درک کنند ، و از تهِ دل #بخندند.. گریه کردن #آسان است ، اما #خندیدن سخت !... این #حقیقت را خیلی زود می فهمی ...!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 20:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



شجاع ترین خواهری که یک برادر می تواند داشته باشد



( شیرزنان تاریخ خود را بشناسید ، تاریخ خودتان ، ایران)

" این مطلب را به گوش همه برسایند "


بی شک او یکی دیگر از قهرمانان ملی تاریخ ایران است و افسوس که قرنهای زیادیست که فراموش شده یا بهتر بگویم اصلا شناخته نشده . "یوتاب " را میگویم ، او که همچون معنای نامش درخشنده و بی همتا بود . خواهر کوچکتر آریوبرزن آخرین سردار هخامنشی .

هنگامی که آریو برزن با سپاه اندکش شجاعانه در برابر سپاه عظیم اسکندر مقاومت کرد وحتی آنها را به عقب راند ، یوتاب خواهر او بجای اینکه گوشه ای بایستد و با گریه و زاری کشته شدن برادر و یارانش را در میدان نبرد ببینید ، لباس رزم در بر کرد ، شمشیر کشید و درکارزار جنگِ نابرابر در راه دفاع از میهن ، برادرش را در میدان نبرد تنها نگذاشت .


به گفته ی خودِ مورخین یونانی او آنچنان شجاعانه جنگید که تلاش سربازان مقدونی برای زنده به اسارت درآورن وی بی نتیجه ماند و آنها فقط شاهد تلفات بیشتر بودند .
این بانوی شجاع ایرانی تا جان در بدن داشت جنگید جنگید و باز هم جنگید و در نهایت در راه دفاع از میهن خود و در کنار برادر شجاعش ، در خون خود غلطید و روحش به ابدیتِ تاریخ میهنش پیوست.


اسکندر مقدونی چنان تحت تاثیر شجاعت این خواهر و برادر قرار گرفت که همانجا با احترام آنها را دفن نمود و حتی چوپان خائنی را که راه مخفی دور زدن سپاه آریو برزن را به آنها نشان داده بود ، همانجا کشت .


یوتاب ، شرمسارم از روی تو و برادرت به خاطر پدران و مادرانی که قرنها فراموشتان کردند و هنوز هم این فراموشی باعث شرمساری ماست .

یوتاب ، تو شجاعترین خواهری هستی که یک برادر در طول تاریخ داشته است .

تو همچون نام زیبایت ، درخشنده و بی مانندی و در قلب و یاد من میدرخشی .


روحت شاد و راهت پررهرو باد

(ای کاش ایرانیان.............................................. بگذریم)


منابع:
تاریخ هرودوت
..کتابخانه ی تاریخی (دیودوروس سیسیلی 100 سال پیش از میلاد)
..جغرافیای ملل (استرابون 50 سال پیش از میلاد)
مروج الذهب (مسعودی)
ایران از آغاز تا اسلام(گیرشمن)
تاریخ ایران(مشیرالدوله)
تاریخ ایران(سرپرسی سایکس)


دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 18:41
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
این روزها دَرد زیاد اَست دَرمان هَم زیاد اَست

وَلی مَن حالِ خوب شُدَن را نَدارَم!!!! ...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/4 - 18:40
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ