یافتن پست: #ساده

maryam
maryam
بوى خيانت را حس ميكردم گفتي خيالت تخت وفا دارم ومن چه ساده خيالم را تختي كردم براي عشق بازي تو با ديگران
دیدگاه  •   •   •  1390/12/28 - 14:43
+5
سانی
سانی
چه ساده با گريستن خويش زاده ميشويم و چه ساده با گريستن ديگران از دنيا ميرويم و ميان اين دو سادگي معمايي ميسازيم {-2-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 23:39
+3
maryam
maryam
روزی اگر نبودم ، تنها آرزویم ساده ام این است

ریز لب بگویی :

“یادش به خیر”

.

.

.
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 16:24
+2
مهسا
مهسا
برایت یک بغل گندم، دلی خشنود از مردم
برایت یک بغل مریم، که مست می شوی هر دم
برایت قدرت آرش، که دشمن را زنی آتش
برایت سفره ایی ساده، حلال و پاک و آماده
برایت یک غزل احساس، دو بیتی های عطر یاس
برایت هر چه خوبی هست، صمیمانه دعا کردم
سال نو و نوروز همگی پیشاپیش مبارک...
قدر دور هم بودن رو بدونید
{-35-}{-35-}{-35-}{-45-}{-45-}{-45-}{-21-}{-21-}{-21-}{-7-}{-7-}{-7-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 01:30
+4
مهسا
مهسا
اگر سهمی از فردا داشتم...
که هیچ.......
اما اگر فردا سهم من نبود...
به یاد این همه سادگی...
یک یادش بخیر ساده...
از سهم خودت برایم کنار بگذار...
تا لااقل تلافی کرده باشی...
............امروزی را...
که...
تمام سهمم را برای دلتنگیت کنار گذاشت
دیدگاه  •   •   •  1390/12/27 - 00:04
+6
ali rad
ali rad
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سرسره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 18:30
mah3a
mah3a
می دانی..؟

آدم های ِ ساده..

ساده هم عاشق می شوند..
...
ساده صبوری می کنند..

ساده عشق می وَرزَند..

ساده می مانند..

اما سَخت دِل می کنند..

آن وقت که دل ِ می کنند..

جان می دَهند..

آدم های ِ ساده.....
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 18:23
+5
mah3a
mah3a
ساده لباس بپوش! ساده راه برو!
اما در برخورد با دیگران ساده نباش!!
زیرا سادگی ات رانشانه میگیرند!
برای درهم شکستن غرورت!!!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 17:57
+3
saeed
saeed
دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ایست..
اگر برف بیاید هست..
اگر برف نیاید نیست..
مثل دنیای مــن..
اگر تــو باشی هستم..
اگر نباشی .....!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 13:32
+1
ronak
ronak
..... رجز خوانی مرد{-39-}

به‌ نام خداوند مرد آ فرین که بر حسن صنعش هزار آفرین

خدایی که از گِل مرا خلق کرد چنین عاقل و بالغ و نازنین

خدایی که مردی چو من آفرید و شد نام وی احسن‌الخالقین

پس از آفرینش به من هدیه داد مکانی درون بهشت برین

خدایی که از بس مرا خوب ساخت ندارم نیازی به لاک، همچنین

رژ و ریمل و خط چشم و کرم تو زیبایی‌ام را طبیعی ببین

دماغ و فک و گونه‌ام کار اوست نه کار پزشک و پروتز، همین!

نداده مرا عشوه و مکر و ناز نداده دم مشک من اشک و فین!

مرا ساده و بی‌ریا آفرید جدا از حسادت و بی‌خشم و کین

زنی از همین سادگی سود برد به من گفت از آن سیب قرمز بچین

من ساده چیدم از آن تک‌درخت و دادم به او سیب چون انگبین

چو وارد نبودم به دوز و کلک من افتادم از آسمان بر زمین

و البته در این مرا پند بود که ای مرد پاکیزه و مه‌جبین

تو حرف زنان را از آن گوش گیر و بیرون بده حرفشان را از این

که زن از همان بدو پیدایش‌ات نشسته مداوم تو را در کمین!
دیدگاه  •   •   •  1390/12/26 - 12:44
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ