گاهی دلم باران می خواهد دلم می خواهد باران ببارد تا زیر باران قدم بزنم از هوای بارانی لذت ببرم و تا دلم می خواهد گریه کنم باران ببارد تا کسی اشکهای سرریز شده از چشمان مرا نبیند گاهی مرد بودن سخت تر از سنگ زیر آسیاب بودن است کاش کودک بودم تا برای ابراز احساسات تلخ و شیرین زندگی مجبور به نقاب گذاشتن بر چهره خود نمی شدم این هوای صاف این روزها هم گاهی مزاحم است..
باید بگذاری بغض ها روی هم جمع شوند و جمع شوند …. تا کوه شوند ، تا سخت شوند ، همین ها تو را میسازد… سنگت می کند درست مثل خودش ! باید یادت باشد حالا که نیست اشکهایت را ندهی هرکسی پاک کند … میدانی؟
زندگی دفتری از خاطره هاست، یک نفر دردل شب، یک نفر دردل خاک، یک نفر همدم خوشبختی هاست، یک نفر همسفر سختی هاست، چشم تاباز کنیم عمرمان میگذرد ماهمه همسفریم آنچه باقیست فقط دوستی و خوبی هاست