یافتن پست: #سنگینی

mahdi
mahdi
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا … می گه پیاده می شین؟ پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد
دیدگاه  •   •   •  1390/11/22 - 12:09
+3
سحر
سحر
حاضرم سختی جدایی و تنهایی و نداشتن عشقم رو به جون بخرم ولی سنگینی حقارت و آویزونی رو به دوش نکشم..:(
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 22:54
+5
sepideh
sepideh
به سلامتی اونایی که روزقیامت فقط زمین ازشون شاکیه اونم بخاطرسنگینی معرفتشون
دیدگاه  •   •   •  1390/11/19 - 12:00
+4
hadith
hadith
نه هوا ابریست نه بارانی می بارد... پس بهانه دلم برای این همه سنگینی چیست....!!!؟
دیدگاه  •   •   •  1390/11/18 - 00:07
+5
sahar
sahar
و خداوند شب را مایه ی آسایش قرار داد تا دردهایمان را به خواب شب بسپاریم. ولی ای کاش شب من فردایی نداشت! که دوباره از سنگینی دردم طلب شبی دیگر کنم...
دیدگاه  •   •   •  1390/11/10 - 15:15
+4
ronak
ronak
لرزش دستام سوزش چشمام سوی نگاهم شرم نگاهم حکایت درد دله وقتی دلتنگ میشه همه را عاصی میکنه وقتی میگیره این دل اروم صدای فریادش به سنگینی یه سکوته وقتی این دلم طوفانی میشه چشامو.موجاش غرق میکنه و وقتی میخواد داد بزنه زبونم به احترامش ساکت میمونه شنیدن صدایش سخت نیست "یه دل شکسته میخوادو یه گوش معصوم"
2 دیدگاه  •   •   •  1390/11/1 - 22:20
+3
elahe
elahe
پنجره ـها کلافه اند از سنگینی نگاه منتظرمــ اگر نمی آیی اینقدر پنجره ـها را زجر ندهم چشم ـهایم به جهنم.....!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/28 - 22:41
gamer
gamer
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا می گه پیاده می شین؟ می گم نه پـَـَـ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد
دیدگاه  •   •   •  1390/10/28 - 19:16
مهسا
مهسا
هوایت دست های سنگینی دارد! وقتی به سرم زد فهمیدم...!
دیدگاه  •   •   •  1390/10/26 - 02:02
+4
محسن رضایی ناظمی
محسن رضایی ناظمی
سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون گفتم مرسی آقا ... می گه پیاده می شین؟ پَ نه پَ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد پـَـــ نــه پـَـــ mc
دیدگاه  •   •   •  1390/10/25 - 23:35
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ