یافتن پست: #شب

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

لحظـــهـــ هــایَم مـــال تــو ..

بـه قیمتـــِ صـِـفر " تومــَن"

هَمین کــِ

"تـــو" کِنـــار "مــَـن" باشی

ثروتمــندترین انسانـَم ..



من از تو

سبز می شوم

و تو از من !

به هم که گره بخوریـــــم

بختمان باز می شود و

خوشبختی قسمتمان ...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 20:40
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



کوه آتشین رامهرمز

تشکوه در شرق شهرستان رامهرمز در فاصله 6 کیلومتری روستای ماماتین در جاده رامهرمز ــ ابوالفارس واقع شده است. به گفته کارشناسان زمین شناسی دلیل شعله ور شدن آتش کوه گوگرد موجود در زمین و متصاعد شدن گاز طبیعی از عمق زمین به سطح است. گازهای هیدرکربوری از لایه های مختلف زمین عبور می کنند و از هر درز و شکافی در سطح زمین به بیرون شعله ور می شوند به طوری که در شب نور سوختن این گاز بیشتر دیده می شود.

روشنی آتش این کوه در تاریکی شب جلوه زیبایی به منطقه می دهد به گونه ای که تا به حال توانسته گردشگران زیادی را در ساعات شب به سوی خود بکشاند. مسئله قابل توجه برای گردشگران این است که در مجاورت این آتش کوه به دلیل وجود گاز متصاعد شده در هوا نمی توان آتش دیگری روشن کرد.جالب این است که گردشگران برای رسیدن به این منطقه از مردم استان کمک می گیرند چون هیچ تابلویی برای نشان دادن این جاذبه گردشگری و نفتی خوزستان وجود ندارد

غیر از تشکوه در نزدیکی شهر صنعتی امیدیه و منطقه آغاجاری نیز کوهی وجود دارد که مردم محلی آن را کوه سوخته می نامند. از لابه لای خاک و سنگهای کوه سوخته زبانه های آتش بیرون می آید و دود سیاهی را راهی آسمان می کند. این دود باعث می شود تا فضای اطراف چشمه های آتش این کوه نیز سیاه رنگ به نظر برسد.

تشکوه و کوه سوخته از نظر مباحث زمین شناسی بسیار با اهمیت و مورد مطالعه کارشناسان این حوزه است و اکنون تشکوه که بیشتر در میان مردم شهرت دارد به یکی از جاذبه های عجیب گردشگری استان خوزستان تبدیل شده است.


دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 20:16
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

امشب پر از بغضم رفیق ،
شانه ات ساعتی چند ؟؟

.
.
.
.

چی ؟؟
۵۵۰۰ ؟؟
چه خبره ؟
مارو بگو به تو میگیم رفیق …
نخواستیم آقا
:دی

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 19:47
+4
محمد
محمد

ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی….
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت می مونه و نمیتونی بهش بگی…
ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
و ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎﺻـــ ﭘﺲ ﺑـــﺪن…
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:48
+4
محمد
محمد

كنج اتاق نشسته ام...مى بارد...دلش را ميگويم...
داد مى كشد...خيلى پراست...دلش راميگويم...
ديشب كه بااوحرف ميزدم به اين رسيدم كه صدايم را نمى شنود...
امشب به اين نتيجه رسيدم كه صدايم راشنيد...
زارميزند...مثل ديشب من...اشك ميريزم مثل امشبش...
صدايم راشنيد...دلش ابرى بود...سياه وتيره...خدايم راميگويم...
تااو رادارم همه راپس ميزنم...تااوهست بى منت,به تو نيازى ندارم بامنت...
او همه كس من هست.....خدايم راميگويم...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:46
+4
محمد
محمد
امشب جایی میان سینه ام ؛‏
آنجاکه خون پمپاژ میکند ؛ سنگین است ،‏خیلی سنگین‏...
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:36
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چند ﺭﻭﺯﻩ ﺣﺲ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺑﻬﻢ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ !!!! ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ اون ﺷﺒﺎﯼ ﻋﺰﯾﺰی که گذشت ، ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﻣﻨﻮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در CARLO

می گویند قلب هر انسان

به اندازه‌ی مشت اوست

در شگفتم مادر!

مگر قلب تو هم

به کوچکی دست های توست؟

مگر قلب تو هر شب

گهواره‌ی خورشید نیست؟...



از : واهه آرمن

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 17:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

.خاطره ی آقا پسری
ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﺑﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ،ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ!
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﭘﺎﺭﮎ ﺭﻭ ﻧﯿﻤﮑﺖ ؛ﺑﺴﺘﻨﯽ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ
ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ
ﺑﻼﻝ ﺧﻮﺭﺩﯾﻢ ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺳﯿﻨﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ
ﻋﺼﺮ ﺷﺪ ﺭﻓﺘﯿﻢ رفتیم جیگرکی باز خونمون خالی نشد
ﻫﻮﺍ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺷﺪ رفتیم شام خوردیم؛ﺑﺎﺯ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪ
ﺳﺎﻋﺖ 12 ﺷﺐ ﺷﺪ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ:
ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯽ ﻧﺸﺪدیگه ﺑﺮﻭ ﺧﻮﻧﺘﻮﻥ
ﮔﻔﺖ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﺑﺮﻡ
:|.

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 17:21
+2
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
مامانم در طول شبانه روز فقط یکبار بهم میگه مهندس اونم آخره شباست که صدام میزنه مهندس بیا آشغالا رو بزار دم در !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 14:55
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ