پاتوق دانشجویان ایران - جستجو در پست ها

گاهی وقت هادلت میخواهد با یکی مهربان باشی...دوستش بداری وبرایش چای بریزی
گاهی وقت هادلت میخواهد یکی را صداکنی بگویی سلام می ایی قدم بزنیم؟
گاهی وقت هادلت میخواهد یکی راببینی...شب بروی خانه بنشینی
فکرکنی وکمی برایش بنویسی...
گاهی وقت هاادم چه چیزهای ساده ای را ندارد!!!!!

دیدگاه •

•

• 1393/02/28 - 22:29

+2

maryam

به سلامتی اون شبی که
تو خواب بترسی و ازخواب بپری...
بعد سریع گوشیتو برداری و
بخوای به عشقت اس ام اس بدی
یه هو ببینی
مُحکم بغلت کرد و گفت:
نترس عشـــقم...من کنارتم...

دیدگاه •

•

• 1393/02/28 - 20:01

+2

maryam

وای از نـیمـه شبـی کـه بیـدار شـوم تـو را بـخواهـمــ ... و خـودم را در آغـوش#دیگری بیـابـــم...!

دیدگاه •

•

• 1393/02/28 - 19:43

+1

♥ نگار ♥

قوی کسی است که ،

نه منتظر میماند خوشبختش کنند

و نه اجازه میدهد بدبختش کنند .

دیدگاه •

•

• 1393/02/28 - 19:42

+2

♥ نگار ♥

هنوز برایت مے نویسم !

כرست شبیـہ پسرڪے نابینا ڪـہ هر روز براے ماهے قرمز مرכـہ اش غذا مے ریزכ . . .

دیدگاه •

•

• 1393/02/28 - 13:06

+1

♥ نگار ♥

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
بانوی دریای من...
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت.

دیدگاه •

•

• 1393/02/28 - 12:26