یافتن پست: #صدای

xroyal54
xroyal54
هنگامی که دل کسی را میشکنی
صدای شکستنش را به خاطر بسپار...
تا هنگامی که دلت را شکستند
رو به آسمان فریاد نزنی
خدایا!! به کدامین گناه....!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 19:57
+10
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
99008972459110977204.jpg



آننقدر دوستت دارم که اگر بگویی باران


به حرمت صدایت خیس میشوم


دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 18:21
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

روزی با عجله و اشتهای فراوان به یک رستوران رفتم.


مدتها بود می خواستم برای سیاحت از مکانهای دیدنی به سفر بروم.


 


 در رستوران محل دنجی را انتخاب کردم، چون می خواستم از این


 


 فرصت استفاده کنم تا غذایی بخورم و برای آن سفر برنامه ریزی کنم.



فیله ماهی آزاد با کره، سالاد و آب پرتقال سفارش دادم. در انتهای لیست


 


 نوشته شده بود: غذای رژیمی می خورید؟ … نه


 


نوت بوکم را باز کردم که صدایی از پشت سر مرا متوجه خود کرد:



- عمو… میشه کمی پول به من بدی؟



فقط اونقدری که بتونم نون بخرم.



- نه کوچولو، پول زیادی همراهم نیست… باشه برات می خرم.
صندوق پست الکترونیکی من پر از ایمیل بود. از خواندن شعرها، پیامهای زیبا و همچنین جوک های خنده دار به کلی از خود بی خود شده بودم. صدای موسیقی یادآور روزهای خوشی بود که در لندن سپری کرده بودم.
عمو …. میشه بگی کره و پنیر هم بیارن؟
آه یادم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته.
- باشه ولی اجازه بده بعد به کارم برسم. من خیلی گرفتارم. خب؟
غذای من رسید. غذای پسرک را سفارش دادم. گارسون پرسید که اگر او مزاحم است ، بیرونش کند.وجدانم مرا منع می کرد. گفتم نه مشکلی نیست.
بذار بمونه. برایش نان و یک غذای خوش مزه بیارید.
آنوقت پسرک روبروی من نشست.
- عمو … چیکار می کنی؟
- ایمیل هام رو می خونم.
- ایمیل چیه؟
- پیام های الکترونیکی که مردم از طریق اینترنت می فرستن.
متوجه شدم که چیزی نفهمیده. برای اینکه دوباره سئوالی نپرسد گفتم:
- اون فقط یک نامه است که با اینترنت فرستاده شده.
- عمو … تو اینترنت داری؟
- بله در دنیای امروز خیلی ضروریه.
- اینترنت چیه عمو؟
- اینترنت جائیه که با کامپیوترمیشه خیلی چیزها رو دید و شنید. اخبار، موسیقی، ملاقات با مردم، خواندن و نوشتن، رویاها، کار و یادگیری. همه این ها وجود دارن ولی در یک دنیای مجازی.


- مجازی یعنی چی عمو؟
تصمیم گرفتم جوابی ساده و خالی از ابهام بدهم تا بتوانم غذایم را با آسایش بخورم.
- دنیای مجازی جائیه که در اون نمیشه چیزی رو لمس کرد. ولی هر چی که دوست داریم اونجا هست.رویاهامون رو اونجا ساختیم و شکل دنیا رو اونطوری که دوست داریم عوض کردیم.


- چه عالی. دوستش دارم.
- کوچولو فهمیدی مجازی چیه؟
- آره عمو. من توی همین دنیای مجازی زندگی می کنم.
- مگه تو کامپیوتر داری؟


- مادرم تمام روز از خونه بیرونه. دیر برمی گرده و اغلب اونو نمی بینیم.
- نه ولی دنیای منم مثل اونه … مجازی.
- وقتی برادر کوچیکم از گرسنگی گریه می کنه، با هم آب رو به جای سوپ می خوریم
- خواهر بزرگترم هر روز میره بیرون. میگن تن فروشی میکنه اما من نمی فهمم چون وقتی برمی گرده می بینم که هنوزم هم بدن داره.
- و من همیشه پیش خودم همة خانواده رو توی خونه دور هم تصور می کنم.
یه عالمه غذا، یه عالمه اسباب بازی و من به مدرسه میرم تا یه روز دکتر بزرگی بشم.


- پدرم سالهاست که زندانه
- مگه مجازی همین نیست عمو؟


قبل از آنکه اشکهایم روی صفحه کلید بچکد، نوت بوکم را بستم.


صبر کردم تا بچه غذایش را که حریصانه می بلعید، تمام کند. پول غذا را پرداختم. من آن روز یکی اززیباترین و خالصانه ترین لبخندهای زندگیم را همراه با این جمله پاداش گرفتم:
- ممنونم عمو، تو معلم خوبی هستی.


آنجا، در آن لحظه، من بزرگترین آزمون بی خردی مجازی را گذراندم. ما هر روز را در حالی سپری می کنیم که از درک محاصره شدن وقایع بی رحم زندگی

دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:56
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

پاییز كه می رسد می دانم فصل زیبای 


نقاشی كردن است در حوضچه اكنون سهراب 

 

پاییز كه می رسد می دانم كوچه های بن بست 

شعر عشق می سرایند برای فریدون های [!] 

 

پاییز كه می رسد می دانم او می رود 

اوكه رفت صدای مرگ می آید به چشم حسین 

 

پاییز واین همه زیبایی كه می رسد

می دانم زمستان در راه است 

كسی سر بر نیارد كرد كه سرما سخت سوزان است 

 

پاییز كه می رسد می شكند گلهای زیبا به چشم برهم زدنی 

گلستان را محكم می فشارد سعدی شیرین سخن 

كه سرما در راه است 

 

پاییزكه می رسد می دانم فصل زیبای جان كندن من می آید 

آخر می گویند آدم های دیوانه در پاییز می میرند .

 

بهزاد ساوانا
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 16:55
+3
محمد
محمد
رفتم جلوش گفتم ببخشید خانومه ... جزوه درس اصول تون میشه بدین؟؟
میگه ببخشد منم ننوشتم جزورو.
من :*o*
یعنی چی ندارم؟؟پس اومدی دانشگاه چکار؟؟همین کارارو کردی داری کم کم میترشی!!
2 ,3 تا گاگول مثه تو به پست من خورده که دیگه کم کم داره صدای کلنگ قبرم میاد اما هنوز ازدواج نکردم.
شلغغغغغم
دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 12:49
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




چند وقت ِ مثل این کامپیوتر ها
کمی که آزادم میگذارند
با چشمانی باز به خواب میروم
نمیدانم اگر کسی صدایم نکند
چه میشود ؟؟!!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/27 - 20:29
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

عاغا من ناراحتم یه خورده ^_^

چرا میگن من آرزو دارم دکتر بشم چرا میگن من رویامه مهندس بشم ؟؟؟

چرا نمیگن من گرگلی دارم مهندس بشم ؟؟؟

اصلا چرا میگن داره باران میاد ؟؟؟

چرا نمیگن داره گرگلی میاد ؟؟؟

هر چه اسم خوبه دخترا بردن

بعد با اون صدای هویجیشون میگن مردااا حق مارلو خولدن ن ن ن

بترسید از روز رستاخیز که حق گرگلی پای مال کردید ^_^

یه یه یه یه بیتربیت هم خودتونین شروار کردی صورتی بابا بزرگم هم تو حلقتون

دیدگاه  •   •   •  1392/09/27 - 16:36
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یکی از فانتزی هام اینه که،
درحالی که من و مخاطب خاصم رو صندلی پارک نشستیم
با یه نگاه خیره و یه صدای خسته بهش بگم; چرا من!!!
چرا منو انتخاب کردی؟
اونم بگه; دیوونه چون تو همه دنیای منی.



‏{ البته من که مخاطب خاص ندارم ولی در حد تئوری عرض کردم}

دیدگاه  •   •   •  1392/09/26 - 20:54
+4
be to che???!!
be to che???!!

وقتی میای صدای پات، از همه جاده ها میاد

انگار نه از یه شهر دور،که از همه دنیا میاد

تا وقتی که در وا می شه،لحظه دیدن می رسه

هرچی که جاده ست رو زمین،به سینه من می رسه.... آه

ای که تویی همه کَسم،بی تو می گیره نفسم

اگه تو رو داشته باشم،(به هر چی می خوام می رسم)2

وقتی تو نیستی قلبمو،واسه کی تکرار بکنم

گلهای خواب آلوده رو،واسه کی بیدار بکنم

واسه کبوترای عشق،دست کی دونه بپاشه*

مگه تن من می تونه،بدون تو زنده باشه

ای که تویی......

دیدگاه  •   •   •  1392/09/25 - 21:50
+9
محمد
محمد
می پسندم زمستان را...
که معافم میکند از پنهان کردن دردی که در صدایم می پیچد...و اشکی که در نگاهم می چرخد...
 و من به همه می گویم:سرمــــــا خورده ام!!!r
دیدگاه  •   •   •  1392/09/24 - 13:47
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ