یافتن پست: #صدا

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







چه قدر تلخ شده ای !!!
آنقدر که حتی وقتی صدایت را می شنوم احساس می کنم دیگر دلم برایت نمی لرزد






دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 20:22
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شانس که نداریم ! :|
مرغ عشق خ[!]م صدا ترمز دستی میده ! :|
دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 19:11
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کلاس کوانتوم داشتیم استاد درس و داد گفت فهمیدین بچه ها

ما هم با صدای بلند بععععلههههههههه

گفت شما غلط کردین فهمیدین
20سال کوانتوم میگم خودم نمیفهمم چی میگم
شما از کجا فهمیدین:))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 18:25
+2
محمد
محمد
آدم گاهی تهی می شود…
خالی می شود…!

دلش یک گوش می خواهد که فقط برایش حرف بزند….غُر بزند…

دلش می خواهد….زیر دوش آب ریز ریز برای خودش اشک بریزد…

دلش می خواهد….زیر باران ساعت ها قدم بزند و خیس شود…

دلش می خواهد….برود….ولی نرسد….!!

دلش می خواهد….فقط به صدای باران گوش دهد…

دلش می خواهد….ساعت ها بخار دهانش را نگاه کند…

دلش می خواهد….چشمانش را ببندد….به هیچ چیز فکر نکند..

دلش می خواهد….خودش را لوس کند…!

دلش یک آغوش اَمن می خواهد…!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/21 - 18:24
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختر : نفسم میای خواستگاری من؟؟
پسر : عزیزم صدات نمیاد یه ذره بلند تر صحبت کن
دختره با صدای بلند تر : بـــــیـــا منو بگیر !!!
پسر : اصلا صداتو ندارم !
دختره با فریاد : بـیا خـــواســــــــتگاریم !!!!!!!
پسر : چی؟؟ صدات رو واسه من بلند میکنی؟؟؟
اصلا همین الان هر چی بین ما بود تموم شد
:|
=))))
دیدگاه  •   •   •  1393/02/20 - 19:17
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



میدونی خدا

تو دنیات گاهی اوقات آدما به جایی می رسن که دلشون می خواد داد بزنن و بگن بسه دیگه نمی کشم میدونی من به اونجا رسیدم
صدای خورد شدنم رو حس می کنم اما عرضه ی فریــــــــــــــــــــــــــــــاد زدن ندارم




دیدگاه  •   •   •  1393/02/19 - 12:03
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
حس نوشتن دارم و یک دنیا حرف

اما این بار واژه ها حقیرند برای بیان فریاد دلم

پس : سکوت خواهم کرد شاید وجدان تقدیرم به درد بیاید

فقط شنیدنی ترین و خواندنی ترینش آخرش است

وآخر نوشته من این شد :

زندگی مرا بارها و بارها درهم کوبید و می کوبد

اما صدای شکستنم را کسی نخواهد شنید

این منم
دیدگاه  •   •   •  1393/02/19 - 12:00
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



مـا دخـتـرا هـمـه حـﺴﻮﺩﻳـــــــﻢ

ﺍﺯ ﺣﺴــــــــﺎﺩﺕ ﺳﺎﻳـــــــــــﺰ ﺩﻭﺭﻛﻤــــــــــــــﺮ

ﺗﺎ ﺣﺴـــــﺎﺩﺕ ﺑﻪﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﭘﺸﺖ ﭘﻠﻚ ...

ﺍﻣــــــــﺎ ...

ﻋﺬﺍﺏ ﺁﻭﺭﺗﺮﻳــــــــﻦﺣﺴﺎﺩﺗﻤــــــــﺎﻥ

ﻭﻗﺘـــــــﻲﺍﺳتــــــــ ﻛﻪ ﺩﻝ ﻣﻴﺒﻨﺪﻳــــــــﻢ

ﺩﻝ ﺑﻪ ﻳﻪ ﻣــــــــﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﻴﺒﻨﺪﻳﻢ

ﺩﻳﮕﻪ ﺗﺎﺏ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ

ﺻﺪﺍﻳــــــــﻲ ﺟﺰ ﻣـــــــــﺎ ،

ﻧﮕﺎﻫــــــــﻲ ﺟﺰ ﻣﺎ ﻭ

ﺩﺳﺘﺎﻳــــــــﻲ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺩﺳﺘﺎﻱﺧﻮﺩﻣـــــــﻮﻥ

ﺍﺻﻼ ﻫــــــــﺮ ﭼﻴــــــــﺰﻱ ﺟﺰ

ﺧــــــــﻮﺩﻣــــــــﻮﻥ

ﺍﺯﻫﺰﺍﺭﻓـــــــــــــﺮﺳﺨﻴﺶ ﺭﺩ ﺑﺸـــــــــــــــﻪ !!!....

ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻟﯿﻠﺶ ﻫﻢ ﻋـــﺸـــــــﻘـــــﻪ ...

.
.
.
.

فـقـط مـآلِ مـ ن بـآش ـ : )


کوتاه شود


دیدگاه  •   •   •  1393/02/18 - 22:44
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺳﮓ ﺩﺍﺷﺘﻦ ،
ﻫﺮﻭﻗﺖ ﻭﺍﻕ ﻭﺍﻕ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺻﺪﺍﺷﻮ ﺗﻘﻠﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺟﻮﺍﺑﺸﻮ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ
ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺯﻥ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﺳﮕﯽ ﮐﻪ
ﺻﺪﺍﺵ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﺎﺩﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭﺍﺳﻪ ﺟﻔﺖ ﮔﯿﺮﯼ ﺑﺎ ﺳﮕﺶ !
خلاصه ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ و ﯾﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺁﻭﺭﺩ
ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻓﻘﻂ ﺻﺪﺍ ﻣﺎﻫﯽ ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻩ:
دیدگاه  •   •   •  1393/02/18 - 21:55
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

من بارها شماره ات را میگیرم و کسی در گوشم مدام زمزمه میکند :

دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است !

و من برایش از تو

از دلتنگی ها

از اشکهای بیصدا

و از بی کسی هایم میگویم …

اما او سر حرفش میماند

دیدگاه  •   •   •  1393/02/18 - 21:10
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ