یافتن پست: #عاشقانه

melika
melika

از جنس کدام نور بودي ستاره ي من؟

که جسارت با تو بودن در من جنبيد ؟

و من چه عاشقانه به رويت لبخند زدم ...

و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتي...

و اين شد....

عاشقانه ي آرام " من " و " تو "

دیدگاه  •   •   •  1392/10/18 - 23:30
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



تموم دنیا مال تو
گوشه ای از اون قلب مهربونت برای من
تموم روزها مال تو
دمدمه های غروب یاد من
شالیزارا . . سبزه زارا . . همه گلزارای عالم مال تو
سایه ی یه بید مجنون مال من
همه خنده ها که داشتم همه خنده ها که دارم
همه ارمغان تو . . یه تبسم عاشقانه واسه من
همه شب های مهتابی عالم مال تو
لحظه ای دیدن تو . . تو این شبا برای من
تموم دنیا مال تو
گوشه ای از اون قلب مهربون تو برای من
ماه و خورشید و ستاره همه ارمغان تو
یه شهاب از آسمون چشم تو برای من ......





دیدگاه  •   •   •  1392/10/16 - 20:28
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بوسه یعنی عشق!چشاتو میبندی دل و لبتو میدی به رویا..........
لذت بوسه عاشقانه و قلبی چنان روح را سیراب ودل را سراپا شورمیكند!
بوسه را حتی از دورهم ازعشقتون دریغ نكنید
بیاموزیم ازعشق طبیعت وطبیعی باشیم!
باید همیشه كنار یار با عشق وبوسه بود........







دیدگاه  •   •   •  1392/10/16 - 19:53
+4
محمد
محمد
یه رابطه عاشقانه مخصوص دونفره...
ولی بعضی احمقا حتی شمردنم بلد نیستن...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/12 - 22:58
+6
محمد
محمد
قلب من از صدای تو چ عاشقانه کوک شد
تمام پرسه های من کنار تو سلوک شد
عذاب میکشم ولی عذاب من گناه نیست
اگرشکنجه گرتویی شکنجه عذاب نیست
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 21:49
+5
محمد
محمد
عاشقانه ترین قسمت داستان عشق ما،
همین آخرش بود....
جایی که به خاطر آرامش دیگری، خودمان را به فراموشی زدیم........!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 21:28
+4
melika
melika
همیشه نمی شود خود را زد
به بی خیالی و گفت:
تنها آمده ام؛تنها می روم...
یک وقت هایی!
شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای؛
کم می آوری...
دل وامانده ات یک نفر را می خواهد!
که در نهایت تنفر
عاشقانه دوستش داری...
دیدگاه  •   •   •  1392/10/11 - 21:23
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم
آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمی ، تو همه ی وجودمی
بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی ، جایی که برایت سرچشمه آرامش است
آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت
بگذار لبهایت را بر روی لبانم ، حرفی نمیزنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت
خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو
دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو
محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت
چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من
قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است
آرامم ، میدانم اینک کجا هستم ، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را میکشیدم و هر زمان خوابش را میدیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود....
در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه میدانم زمان چگونه میگذرد و نه میدانم در چه حالی ام
تنها میدانم حالم از این بهتر نمیشود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمیشود
گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت
عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه
خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم
دیدگاه  •   •   •  1392/10/8 - 14:57
+7
melika
melika
میگویند :

به زن نباید بال و پر داد ؛

میپرد !

اما ....

زنان فقط پرواز های عاشقانه را دوست دارند ،

بی دلیل نمیپرند ... !!!
دیدگاه  •   •   •  1392/10/7 - 15:25
+3
*elnaz* *
*elnaz* *
چقدر حقیرند مردمانی که نه جرأت دوست داشتن دارند ، نه اراده‌ی دوست نداشتن ، نه لیاقت دوست داشته شدن و نه متانت دوست داشته نشدن، با این حال مدام شعر عاشقانه می‌خوانند
دیدگاه  •   •   •  1392/10/3 - 22:35
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ