yagmur
دلیل دندان گیری برای عشق دیگری پیدا نکردم..
فقط به دنبال بهانه بودم تا
فرار کنم.. از خودم.. از عشق.. و ...
از تویی که خاطراتت
چون تقدیر، به پای آینده ام گره شده است..
....
...به او نوشتم که بعد از تو
آنقدر سنگ تمام برای بی کسی ام و
آنقدر «نه» را
در گیومۀ نگاه خریدارانۀ عشاق این حوالی گذاشته ام..
آنقدر سر حرف را با شعر باز کرده ام و
آنقدر به دروغ
قربان صدقۀ تنهایی ام رفته ام که...
دیگر از پسش بر نمی آیم..
گلستان کردن آتشی را که تو
به جانِ بغض و احساس و زندگی ام... زبانه زدی..
در رنگ عشق
به او نوشتم که بعد از تو
دلیل دندان گیری برای عشق دیگری پیدا نکردم..
فقط به دنبال بهانه بودم تا
فرار کنم.. از خودم.. از عشق.. و ...
از تویی که خاطراتت
چون تقدیر، به پای آینده ام گره شده است..
....
...به او نوشتم که بعد از تو
آنقدر سنگ تمام برای بی کسی ام و
آنقدر «نه» را
در گیومۀ نگاه خریدارانۀ عشاق این حوالی گذاشته ام..
آنقدر سر حرف را با شعر باز کرده ام و
آنقدر به دروغ
قربان صدقۀ تنهایی ام رفته ام که...
دیگر از پسش بر نمی آیم..
گلستان کردن آتشی را که تو
به جانِ بغض و احساس و زندگی ام... زبانه زدی..