یافتن پست: #غم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



پسر آدم که قاتل بود

پسر نوح هم که با بدان بنشست و دودمانش به باد رفت

ابراهیم که می خواست پسرشو بکشه

پسرای یعقوبم که یکی شون آدم بود بقیه شارلاتان :|

این حاصل تربیت پیغمبرا بود

بعد از بابای ِ من چه انتظاری دارین ؟؟؟ !
دیدگاه  •   •   •  1393/05/14 - 21:38
+6
رامین
رامین
همه درد منی تو................................................غم دنیا که غمی نیست..........................................من ازت خاطره دارم=خاطره درد کمی نیست.

دیدگاه  •   •   •  1393/05/10 - 15:22
+9
farhad
farhad
 

نبود
پیدا شـد
آشنا شـــد
دوست شـــد
مهر شـــــــــــــد
گرم شــــــــــــــــــد
عشق شــــــــــــــــــــــــد
یار شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تار شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
بد شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
رد شـــــــــــــــــــــــــــــــــــد
سرد شــــــــــــــــــــــــد
غم شــــــــــــــــــــــد
بغض شـــــــــــــد
اشک شـــــــــد
آه شــــــــــد
دور شـــــد
گم شـــــد
تمام شد


1 دیدگاه  •   •   •  1393/05/8 - 18:01
+3
mary jun
mary jun
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید:
چرا نگاه هایت آنقدر غمگین است؟
چرا لبخند هایت آنقدر تلخ و بیرنگ است؟
اما افسوس ک هیچ کس نبود . . .
همیشه من بودم و تنهایی پر از خاطره . . .
آری با تو هستم . . . !
با تویی ک از کنارم گذشتی . . .
و حتی یک بار هم نپرسیدی

چرا چشم هایم همیشه بارانی است . . . ! !
دیدگاه  •   •   •  1393/05/6 - 16:41
+3
mary jun
mary jun
خدا حافظ گل مریم گل مظلوم و پر دردم
نشد با این تن زخمی ب آغوش تو بر گردم
نشد تا بغض چشمات رو ب خاب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شرم غم بارون رو بر دارم
3 دیدگاه  •   •   •  1393/05/6 - 16:11
+3
mary jun
mary jun
خدا حافظ برای تو چ آسان بود
ولی قلب من از این واژه لرزان بود
خداحافظ برای تو رهایی داش
برای من غم تلخ جدایی داش
1 دیدگاه  •   •   •  1393/05/6 - 16:05
+3
farhad
farhad
 در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
اگر دشمن کنارت هست
مخور غصه خدا هم هست
اگر فقر و فقیری هست
منال هرگز خدا هم هست
اگر در عشق فریبی هست
چه غم لیکن خدا هم هست
دیدگاه  •   •   •  1393/05/3 - 19:30
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥




بی شــک

آغوش تو

هشتمین عجایب دنیاست ........!

واردش که میشوی

زمان بی معنا میشود ...

2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 17:06
+2
پسر : سلام چطوری ؟
دختر : سلام گلم ، خیلی بد … :(

پسر : چرا ؟ چی شده ؟
دختر : باید جدا بشیم
پسر : چرا ؟
دختر : یه خونواده ای منو پسندیدن واسه پسرشون … خونواده منم راضین
الانم باید ازت تشکر کنم به خاطر همه چیز … و باید برم خونه
چون مادر پسره اومده میخواد منو ببینه …

پسر ر: اشکاتو پاک کن … تا بهتر جلو چشم بیای …
چون مادرم نمی خواد عروسش رو غمگین ببینه …
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 00:52
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
زندگی است دوست من!‌ و ما با آن خو گرفته ایم و چه زود به هر چیزی خو میکنیم و این چه است !.........
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 00:23
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ