تنها دلیل زندگیم با یه غمی دوستت دارم
داغ دلم تازه میشه اسمت رو وقتی میارم

بلرزید کوه ها از غم ، خیانت را رصد کردند / میان آسمان عشق به ماه من حسد کردند

بغرید رعد ها از خشم ، شهامت خرد شد ، پوسید / قیامت کرد زمین وقتی ، ستاره ماه را دید . . .

بمان با من که من بی تو صدای خسته در بادم ، در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم ، نمی دانم چرا غم ها نمی دانند که من سلطان غم هایم ، بیا ای یار با من باش که من تنهای تنهام .

خرد بهتر از هر چه ایزد بداد

ستایش خرد را به از راه داد

خرد رهنمای و خرد دلگشای

خرد دست گیرد به هر دو سرای

ازو شادمانی وزویت غمیست

وزویت فزونی وزویت کمیست

خرد تیره و مرد روشن روان

نباشد همی شادمان یک زمان

چه گفت آن خردمند مرد خرد

که دانا ز گفتار از برخورد

کسی کو خرد را ندارد ز پیش

دلش گردد از کردهٔ خویش ریش

میخوام ایــن دلگریه هارو از چشــای تو بدزدم
یه نگاه به خونه بنداز هیچکی با تو نیست بجزغم
یه نـگاه به خــونـه بنـداز! یه نــگاه آیــــنـه ی دل
میبینی؟ هیچی نمونده! هیچی جز فکرای باطل

بسه این همه بهونه، بسه دیگه، بسه دیگه
بسه اشکای شبونه، بسه دیگه، بسه دیگه

میخوام این غمگریه هارو از چشـای تــو بدزدم
بگو از هرچی که میخوای بگو از هرچی بجزغم
بـگــــــو از زنــدگـــیٍ نــــو، بـگـــو از روزای روشن
دل بکن ازین سیاهی شیشه ی اندوه و بشکن
بردیا نجفی.

تو سرنوشت من نبود جز غم و دل شکستگی
عمری گذشت و از دلم هنوز نرفته خستگی
از دست روز و روزگار خسته و دلگیر شدم
همین شده دلیل من که از زندگی سیر شدم!....