یافتن پست: #فهمیده

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
مورد هم دیده شده که بعد از 2 سال فهمیده 2AFM مــوج رادیو نیست ..!
:))))
دیدگاه  •   •   •  1393/01/4 - 12:51
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
هیچ کسو متقاعد نکن که یک فرد دوست داشتنی هستی ......

کسی که لایقت باشه به راحتی خاص بودنتو میفهمه ...


.
.
.
.
.
.
.
.
یعنی من اینقد خاصیت دارم !خودمم خبر ندرام هیچکی نفهمیده :P :))) :D :x
دیدگاه  •   •   •  1393/01/3 - 13:27
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

روزی با عجله و اشتهای فراوان به یک رستوران رفتم.


مدتها بود می خواستم برای سیاحت از مکانهای دیدنی به سفر بروم.


 


 در رستوران محل دنجی را انتخاب کردم، چون می خواستم از این


 


 فرصت استفاده کنم تا غذایی بخورم و برای آن سفر برنامه ریزی کنم.



فیله ماهی آزاد با کره، سالاد و آب پرتقال سفارش دادم. در انتهای لیست


 


 نوشته شده بود: غذای رژیمی می خورید؟ … نه


 


نوت بوکم را باز کردم که صدایی از پشت سر مرا متوجه خود کرد:



- عمو… میشه کمی پول به من بدی؟



فقط اونقدری که بتونم نون بخرم.



- نه کوچولو، پول زیادی همراهم نیست… باشه برات می خرم.
صندوق پست الکترونیکی من پر از ایمیل بود. از خواندن شعرها، پیامهای زیبا و همچنین جوک های خنده دار به کلی از خود بی خود شده بودم. صدای موسیقی یادآور روزهای خوشی بود که در لندن سپری کرده بودم.
عمو …. میشه بگی کره و پنیر هم بیارن؟
آه یادم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته.
- باشه ولی اجازه بده بعد به کارم برسم. من خیلی گرفتارم. خب؟
غذای من رسید. غذای پسرک را سفارش دادم. گارسون پرسید که اگر او مزاحم است ، بیرونش کند.وجدانم مرا منع می کرد. گفتم نه مشکلی نیست.
بذار بمونه. برایش نان و یک غذای خوش مزه بیارید.
آنوقت پسرک روبروی من نشست.
- عمو … چیکار می کنی؟
- ایمیل هام رو می خونم.
- ایمیل چیه؟
- پیام های الکترونیکی که مردم از طریق اینترنت می فرستن.
متوجه شدم که چیزی نفهمیده. برای اینکه دوباره سئوالی نپرسد گفتم:
- اون فقط یک نامه است که با اینترنت فرستاده شده.
- عمو … تو اینترنت داری؟
- بله در دنیای امروز خیلی ضروریه.
- اینترنت چیه عمو؟
- اینترنت جائیه که با کامپیوترمیشه خیلی چیزها رو دید و شنید. اخبار، موسیقی، ملاقات با مردم، خواندن و نوشتن، رویاها، کار و یادگیری. همه این ها وجود دارن ولی در یک دنیای مجازی.


- مجازی یعنی چی عمو؟
تصمیم گرفتم جوابی ساده و خالی از ابهام بدهم تا بتوانم غذایم را با آسایش بخورم.
- دنیای مجازی جائیه که در اون نمیشه چیزی رو لمس کرد. ولی هر چی که دوست داریم اونجا هست.رویاهامون رو اونجا ساختیم و شکل دنیا رو اونطوری که دوست داریم عوض کردیم.


- چه عالی. دوستش دارم.
- کوچولو فهمیدی مجازی چیه؟
- آره عمو. من توی همین دنیای مجازی زندگی می کنم.
- مگه تو کامپیوتر داری؟


- مادرم تمام روز از خونه بیرونه. دیر برمی گرده و اغلب اونو نمی بینیم.
- نه ولی دنیای منم مثل اونه … مجازی.
- وقتی برادر کوچیکم از گرسنگی گریه می کنه، با هم آب رو به جای سوپ می خوریم
- خواهر بزرگترم هر روز میره بیرون. میگن تن فروشی میکنه اما من نمی فهمم چون وقتی برمی گرده می بینم که هنوزم هم بدن داره.
- و من همیشه پیش خودم همة خانواده رو توی خونه دور هم تصور می کنم.
یه عالمه غذا، یه عالمه اسباب بازی و من به مدرسه میرم تا یه روز دکتر بزرگی بشم.


- پدرم سالهاست که زندانه
- مگه مجازی همین نیست عمو؟


قبل از آنکه اشکهایم روی صفحه کلید بچکد، نوت بوکم را بستم.


صبر کردم تا بچه غذایش را که حریصانه می بلعید، تمام کند. پول غذا را پرداختم. من آن روز یکی اززیباترین و خالصانه ترین لبخندهای زندگیم را همراه با این جمله پاداش گرفتم:
- ممنونم عمو، تو معلم خوبی هستی.


آنجا، در آن لحظه، من بزرگترین آزمون بی خردی مجازی را گذراندم. ما هر روز را در حالی سپری می کنیم که از درک محاصره شدن وقایع بی رحم زندگی

دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:56
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اینایی که با موبایل بهشون زنگ میزنی و یهو قطع میشه وسطش،
بعد دوباره زنگ میزنی میبینی اشغاله، میفهمی اون داره تو رو میگیره،
بعد یه کم صبر میکنی اون زنگ بزنه هیچ خبری نمیشه،
میفهمی اون زنگ زده دیده اشغاله فهمیده تو داری زنگ میزنی،
صبر کرده تو زنگ بزنی،
بعد تو دوباره زنگ میزنی میبینی اشغاله،
میفهمی صبرش تموم شده و تصمیم گرفته خودش زنگ بزنه،
دوباره صبر میکنی و همین طوری این داستان ادامه داره،
خو لامصب میبینی که من زنگ زدم از اول :|
قطع شد صبر کن خودم میگیرم چرا رو اعصاب خودت و خودم رژه میری

دیدگاه  •   •   •  1392/09/10 - 19:05
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

آیا میدانید گونه ای از عنکبوت های ماده بعد از
جفت گیری
نرهای خود را میخورند!؟
آنها تنها موجوداتی هستند که فهمیده اند شوهربه
هیچ دردی نمیخورد!!!









عمه ندارم :D

دیدگاه  •   •   •  1392/09/7 - 18:18
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﻣﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺸﻢ ﺍﺻﺼﺼﻼ ﺑﯿﻨﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻡ ﻓﺮﻕ
ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﻪ
.
.
.
.
.
ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﺣﻖ ﺩﺍﺭﻥ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ : ((((((( ﯾﻪ
ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺁﺩﻣﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ ﻣﻦ

دیدگاه  •   •   •  1392/09/6 - 15:08
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

اینایی که با موبایل بهشون زنگ میزنی و یهو قطع میشه وسطش،
بعد دوباره زنگ میزنی میبینی اشغاله، میفهمی اون داره تو رو میگیره،
بعد یه کم صبر میکنی اون زنگ بزنه هیچ خبری نمیشه،
میفهمی اون زنگ زده دیده اشغاله فهمیده تو داری زنگ میزنی،
صبر کرده تو زنگ بزنی،
بعد تو دوباره زنگ میزنی میبینی اشغاله،
میفهمی صبرش تموم شده و تصمیم گرفته خودش زنگ بزنه،
دوباره صبر میکنی و همین طوری این داستان ادامه داره،
خو لامصب میبینی که من زنگ زدم از اول :|
قطع شد صبر کن خودم میگیرم چرا رو اعصاب خودت و خودم رژه میری؟

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:37
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ﺳﺨﺖ ﺍﺳﺖ ﺣﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﻨﺪ،
ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ،
ﺣﺎﻻ ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ، ﮐﻪ [ او ] ﭼﻪ ﺯﺟﺮﯼ ﻣﯿﮑﺸﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺁﺩﻡ ﺣﺮﻓﺶ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻫﯿﭻ،
ﺍﺷﺘﺒﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ ....

::. ﺩﮐﺘﺮ ﻋﻠﯽ ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ .::


دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:20
+4
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
سخت است
ببازی
تمام احساس پاکت را
و هنوز
نفهمیده باشی
اصلا دوستت داشت....؟  {-29-}
دیدگاه  •   •   •  1392/08/30 - 21:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وقتی بچه هستیم میگن بچه است، نمیفهمه
وقتی نوجوان هستیم میگن نوجوانه، نمیفهمه
وقتی جوان هستیم میگن جوون و خامه، نمیفهمه
وقتی بزرگ میشیم میگن داره پیر میشه، نمیفهمه
وقتی هم پیر هستیم میگن پیره، حالیش نیست، نمیفهمه
فقط وقتی میمیریم میان سر قبرمون و میگن عجب انسان فهمیده ای بود.

ایا ما مرده پرستیم ؟؟؟
دیدگاه  •   •   •  1392/08/26 - 19:44
+3
صفحات: 1 2 3 4 5 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ