AmiR
کاش میشدش برمیگشتم به دوسال پیش
الان رفتش تو شیش ما رفتنش
تنها تر از همیشه شدم
هی میشنم پای مشروب و قلیون تا شاید فراموشش کنم
ولی نمیشه لعنتیو فراموشش کنم
حتی با یکی دوست شدم که خیلی از اون سر تره ولی
همش اون میادش تو فکرم
انگار که شده باشه تیکه ای از وجودم
هنوز تو اخرین سری که باهاش حرف زدم حرفای که گفت و تن صداش یادم نمیره
بدتر عذابم میدن
عذاب عذاب عذاب
♥ نگار ♥
ديدين صبحا که بيدار ميشين بعدش يه لحظه دوباره ميخوابين،
بيدار که ميشي ميبيني ۳۰دقيقه گذشته…؟؟؟
حالا تابلوئه که ۵دقيقه بيشتر نخوابيديا ! فکر ميکنن ما خريم… !!!
♥ نگار ♥
همسایمون اسمش طلا ست
توی نقره فروشی کار میکنه
تازگیارفته برنزه کرده
فکرکنم اخر با مِسی ازدواج کنه
بچه شم شکل استیلی میشه
Ashkan ZEON
بجه که بودیم شبا فک میکردیم
فردا چی بازی کنیم !!!
الان فکر میکنیم ،
فردا دنیا قراره چه بازی با ما بکنه !
♥ نگار ♥
بودنت را دوست دارم
وقتی مرا دربر میگیری
و به آغوشت سفت مرا می فشاری
وادارم می کنی که به هیچ کس فکر نکنم
جز تو !!!