یافتن پست: #قصه

mah3a
mah3a
درست وقتی دوس داری درکت کنه
ترکت می کنه!!!
اینه قصه ی ما آدما...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/17 - 21:58
+13
mah3a
mah3a
گاهی حوصله ی کودک درونم سر می رود

میرود یک ویفر از توی کشو برمی دارد
کاغذش را باز می کند ، گاز می زند

گاهی هم نق نق می کند
که یکی بیاید ، بغلش کند و برایش قصه بگوید
تا او خوابش ببرد ..
دیدگاه  •   •   •  1390/12/17 - 17:54
+4
mah3a
mah3a
1poste b taraf...........
باشد ، پسر ها هوس باز ،دنبال گودی کمر و سایز سینه !
اما شما دنبال دل و احساس ابدی ، نه ماشین و پول و چهره !

ما دنبال یک شب بیداری تا صبح روی تخت دو نفره ...!
شما سرشار از احساس ، بی یاد آن غریبه در شب های گذشته !

با ما راه می رفتند و تمام حواسشان به BMW دوستمان بود !
با ما می رقصیدند و فکرشان پیش رقص حرفه ای آن دیگری !!
آخر داستان هم ، دل نوشته های احساسی برای آنها ،
آدم های بد قصه همیشه و همیشه ، پسر ها ... !

ما همه خوب نیستیم ، قبول !
اما شما هم "همه" خوب نیستید !
شما فرشتگان بدون بال ، نماینده های روی زمین از بهشت نیستید !!

تعداد خوب هایتان ، به اندازه ی خوب های جنس مخالف، کم است !

..........من اگر قوس کمر خواستم ، تو ازم ارث پدر خواستی..........

----------------
با احترام به تمام فرشته های واقعی روی زمین که کمیابند اما نایاب نیستند ..
دیدگاه  •   •   •  1390/12/17 - 00:05
+5
mah3a
mah3a
هنــــوز هم كسي نميداند ؛ *

*چوپان قصه ها دروغ ميگفت . .. *

*تا تنــــهايي هايـــــش بشكند . . . *
...
*آييييييييي مردم *

*گرگ گوسفندهاي مرا هم خورد
...........................
دیدگاه  •   •   •  1390/12/16 - 22:47
+5
Saman Mlh
Saman Mlh
زوجین خارجی موقع دیدن فیلم عروسی‌شون:

آخی...
یادت میاد اون شب چقدر خوش گذشت؟
هیچ وقت یادم نمیره
دوستت دارم
.
.
.
.
.
.
حالا زوجین ایرانی موقع دیدن فیلم عروسی‌شون:

ببین خواهرت چقدر داره ضایع می‌رقصه
شلوار پسر عموت داره می‌افته از پاش
این ایکبیری رو ببین با ننه‌اش نشسته داره غیبت می‌کنه :))))
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/16 - 13:33
+5
ramin
ramin
زندگی قصه مرد یخ فروشیست که از او پرسیدن فروختی؟ گفت: نخریدند تمام شد...
دیدگاه  •   •   •  1390/12/15 - 00:34
+5
t  @  r  @  n  e
t @ r @ n e
وقتی که عاشقم شدی پاییز بود و خنک بود
تو آسمون آرزوت هزار تا بادبادک بود
تنگ بلوری دلت درست مثل دل من
کلی لبش پریده بود همش پره ترک بود
وقتی که عاشقم شدی چیزی ازم نخواستی
توقعت فقط یه کم نوازش و کمک بود
چه روزا که با هم دیگه مسابقه می ذاشتیم
که رو گل کدوممون قایق شاپرک بود ؟
تقویم که از روزا گذشت دلم یه جوری لرزید
راستش دلم خونه ی تردید و هراس و شک بود
دیگه نه از تو خبری بود ،‌ نه از آرزوهات
قحطی مژده و روزای خوش و قاصدک بود
یادم میاد روزی رو که هوا گرفته بود و
اشکای سرخ آسمون آروم و نم نمک بود
تو در جواب پرسشم فقط همینو گفتی
عاشقیمون یه بازی شاید ،‌ یه الک دولک بود
نه باورم نمی شه که تو اینو گفته باشی
کسی که تا دیروز برام تو کل دنیا تک بود
قصه ی با تو بودن و می شه فقط یه جور گفت
کسی که رو زخمای قلب من مثل نمک بود................
نمی بخشمت............................
دیدگاه  •   •   •  1390/12/13 - 16:38
+6
reza
reza
رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن

به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن

بزار بهت گفته باشم که ماجرای ما و عشق

تقصیر چشمای تو بود ‌‌‌، وگرنه ما کجا و عشق ؟

سرم تو لاک خودم و دلم یه جو هوس نداشت

بس که یه عمر آزگار کاری به کار کس نداشت

تا اینکه پیدا شدی و گفتی ازاین چشمای خیس

تو دفتر ترانه هات یه قطره بارون بنویس

عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم

وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم

رو ساحل سرخ دلت اسم کسی رو حک نکن

به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن

هنوز یه قطره اشکتو به صد تا دریا نمی دم

یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم

همین روزا بخاطرت به سیم آخر می زنم

قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/12 - 22:08
+3
reza
reza
خوبی بادبادک اینه که می‌دونه زندگیش فقط به یک نخ نازک بنده ولی بازم تو آسمون می‌رقصه و می‌خنده
1 دیدگاه  •   •   •  1390/12/12 - 16:19
+4
حمید
حمید
در SMS
آسمان آبی را دوست دارم
کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم که هر شب حُرم دستاتو به آغوشم بدهکارم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/9 - 23:57
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ