من ایده آلیست نیستم،... باور کن نیستم،
چیزی که میخوام اصلا بزرگ و آرمانی نیست!
یه چیز ساده میخوام.... آرامش!
بفهم... خسته م از اینهمه دلتنگی
به قول تو بی مورد اما بنظر خودم منطقی
که نه کم میشه نه تموم.
دلتنگ حضور آدمیم که منو برای خودم بخواد،
منو دوست داشته باشه
با تمام خصلت های خوب و بدم...
آدمی که وقتی غمگینم
دوستانه سرمو روی شونه هاش بگیرهه
و با مهربونیش آرومم کنه
کسی که با یه نگاه مهربون و عمیقش
غم عالم از یادم بره
و با یه لبخند مطمئنش دلم پر بشه از باور؛
کسی که شبها آخرین کارش گفتن شب به خیر باشه
و اولین کارش بعد از بیداری فرستادن
یه صبح به خیر از ته دل!!!
کسی که از ته دل تمام این کارای ساده رو برام بکنه
نه برای ......
اینا واقعا ایده آلیست بودن رو می رسونه؟
میترسم درد هامون هم مجازی شن
1391/01/9 - 17:05روزگاره مي دونم سوختن و ساختن داره دل!!!
1391/01/9 - 17:05اگه خوش نگذشته ایشاالله ازاین به بعدش خوش بگذره!!
کاش بگذره..دنیا ب کامش را نمیخواهیم
1391/01/9 - 17:07بگو بگذرد
شاید از این سیاهه رهایی یابیم
میگذره!
1391/01/9 - 17:10خوبیه روزگار علی رغم تمام بدیهاش اینه که میگذره!!!
امید ک امیدمان بی امیدی نگردد
1391/01/9 - 17:15