یافتن پست: #ماشین

امیرحسین
امیرحسین
اَدای ماشینا رو در آوردن
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 17:22
+5
ronak
ronak
به غضنفریه ماشین می دن که فرمونش سمت راست بوده بعد یه مدت ازش می پرسن چطوره؟ میگه خوبه ، فقط هر وقت تف می کنم میفته روی زنم
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 12:36
+1
حمید
حمید
در SMS
به [!] یه ماشین خارجی می دن که فرمونش سمت راسته ازش می پرسن چطوره ؟ مگه بد نیست فقط نمی دونم چرا هر باز توف می کنم میوفته روی خانوم{-28-}
دیدگاه  •   •   •  1390/12/1 - 02:22
+1
parnian
parnian
بعضیام پست ماشین که میشینن فک میکنن همه مردم دنیا دارن بهشون نگاه میکنن به یه ژستی میشینن که انگار میخوان عکس واسه مجله بگیرن به غرعان......
دیدگاه  •   •   •  1390/11/30 - 21:49
+6
parnian
parnian
لطفا دقت کنین بچه ها
چرا می گویند ” فیلسوف ” و نمی گویند ” گاوسوف ” ؟!
چرا می گویند ” پیراهن ” و نمی گویند ” جوان اهن ” ؟!
چرا می گویند ” اتوبوس ” و نمی گویند ” اتوماچ ” یا ” جاروبوس ” ؟!
چرا می گویند ” خداحافظ ” و نمی گویند ” خداسعدی ” ؟!
چرا می گویند ” اتومبیل ” و نمی گویند ” اتومکُلنگ ” ؟!
چرا می گویند ” ماشین ” و نمی گویند “شماشین ” ؟!
چرا به طراح چنین سوالاتی می گویند ” دیوانه ” و نمی گویند ” غول آنه ” !؟
3 دیدگاه  •   •   •  1390/11/30 - 12:16
+6
حمید
حمید
یادش بخیر ما بچه بودیم، یه دستمال کهنه ای، لنگ ماشینی چیزی پیدا می کردن می ذاشتن لای پامون بقچه می کردن تا یه هفته بعد بازش کنن. الان پوشک زدن واسه بچه با خروجی هوا از هر دو طرف، 8 لایه محافظ، ویتامینه، همراه با عصاره مالت، ایربگ، کروز کنترل، سنسور عقب، تهویه مطبوع، با ال سی دی... خلاصه فول آپشن دیگه! از LCD هم توشو نشون می ده دیگه لازم نیست راه به راه بازش کنن!{-33-}{-33-}{-18-}
دیدگاه  •   •   •  1390/11/29 - 17:26
+7
پریسا
پریسا
آخی جیبش پاره بوده ماشین لباسشوئیش گم شده...
1 دیدگاه  •   •   •  1390/11/28 - 14:55
+6
parnian
parnian
این پسرایی که میشینن تو ماشین خودشونو پخش صندلی میکنن پشت فرمون،پاهاشون کوتاست نمیرسه به گازو ترمز؟ چه جوریاس؟
خولامصب پاشو مث یه مرد رانندگی کن:دی{-18-}
11 دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 23:23
+2
-2
poria
poria
[!] كلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره كلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میكنن!
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 20:24
poria
poria
[!] با دوست دخترش تو ماشین بودن می بینه جلوتر ایست بازرسیه به دوست دخترش می گه تو پیاده شو بعد از ایست بازرسی بگو مستقیم تجریش که من دوباره سوارت کنم ......بعد از ایست بازرسی دختره یادش می ره بگه تجریش می گه ونک . [!] می گه شرمنده مسیرم نمی خوره
دیدگاه  •   •   •  1390/11/27 - 19:21
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ