یافتن پست: #ماشین

*elnaz* *
*elnaz* *

مامان که شدم


به دخترم میگم ببین عزیزم


یه وقت اگه بزرگ شدی



اگه خوشگل شدی


اگه به سن ازدواج رسیدی


اگه دیدی چند نفر میخوانت


اونیو انتخاب نکنی که ماشینش خفنه ها


اونیو انتخاب نکنی که باباش پولداره ها


اونیو انتخاب نکنی که سرش شلوغه ها


اونیو انتخاب نکنی که میگه بیا خونمونا


اونیو انتخاب نکنی که همش اشکتو در میاره


اونیو انتخاب کن که قلبشو بهت هدیه میده


اونیو انتخاب کن که وقتی ناراحته سریع لباساشو میپوشه میره بیرون


اونیو انتخاب کن که وقتی ناراحته فقط اخم میکنه


اونیو انتخاب کن که مامانشو بهت نشون میده نه تخت خوابشو


اونی که شاید ساعت رولکس نخره واست،ادکلن گرون نخره واست، ولی تولدت دل تو دلش نیست


اونی که بلد نیست دروغ بگه ، اگه دروغم بگه انقدر ناشیه که زود میفهمی


یه وقت ولش نکنی بری با یه پولدارترمامان جون


وقتی سرت غر میزنه وقتی به آرایشت گیر میده ول نکنی بری با یه بی غیرت بگی باهات آرامش ندارم


وقتی پولش تموم میشه عاشق حساب بانکیه اون یکی نشی


نگاه نکن با بیخیالی فوتبال میبینه،شاید میخواد چشای خستشو نبینی....
اونیو انتخاب کن که از بین همه میخواد فقط با تو باشه....


11 دیدگاه  •   •   •  1393/05/16 - 22:34
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از سخت ترین کارای محاسباتیم تو این روزای گرم اینه که...با چه سرعتی عرض خیابونو طی کنم تا ماشینی که با سرعت رد میشه بادش بخوره به من :D
دیدگاه  •   •   •  1393/05/15 - 15:58
+3
korosh
korosh



ایمان موسوی هم اشفاگری کرد: دوست خانوادگی قلعه نویی 50 میلیون تومان از من پول گرفت!



 

پرسپولیس نیوز :  ایمان موسوی می گوید:«گفتند 6 میلیون چکم را پاس کن، در دربی فیکس هستی!»



نزدیک به یک سال و اندی سکوت و ناگهان شکستن آن. سکوتی که وقتی می شکند در آن حرف های مهمی نفهته است. حرف از ایمان موسوی است و ناگفته های «کوچکی» که از دوران حضورش در استقلال به زبان می آورد. او بعد از مصاحبه جنجالی جواد نکونام، لب به سخن می گشاید و حرف هایی می زند که می تواند در تاریخ فوتبال ایران بسیار مهم و به یادماندنی باشد.


 


او ماجرای پولی را تعریف می کند که نکونام کدهایش را داده بود؛ پولی که دوست نزدیک امیر قلعه نویی در استقلال از او گرفته بود. موسوی داستان هایی تعریف می کند که می گوید بخش کوچکی از آن اتفاقات هستند. از شبی می گوید که در بیمارستان بستری شد و تا مرگ رفت اما استقلالی ها سراغش نیامدند. این شما و این مصاحبه ای جنجالی از بازیکنی که روزهای تلخی را در استقلال سپری کرد.


 


جواد نکونام روز گذشته با خبرورزشی مصاحبه ای انجام داد و غیرمستقیم از اتفاقاتی که برای تو در استقلال رخ داد، حرف زد. دوست داریم از زبان تو صحت این ماجراها را بشنویم.


اول از همه بگویم برای من استقلال یعنی عشق. روزی که بازیکن این تیم شدم، انگار به تمام آرزوهای زندگی ام رسیده ام. بازی در تیمی که خیلی بازیکن بزرگ داشته و هرکسی شانس بازی در آنجا نصیبش نمی شود. مخصوصا امیر قلعه نویی من را خواسته بود. همیشه آرزو داشتم در این تیم بازی کنم، پس وقتی به آنجا رفتم انگیزه بسیاری داشتم. همه چیز از اولین مسابقه ای شروع شد که برای مقابل گهر گل زدم و خبرنگاری پرسید تو خیلی پاچه خواری امیر قلعه نویی را می کنی. کسی که من را می شناسد می داند علاقه ام را پنهان نمی کنم. اگر حرفی می زنم از روی علاقه است. همانجا گفتم من احتیاجی به پاچه خواری ندارم، با بازی کردن خودم را نشان می دهم. این حرف ها باعث شد تا برایم اتفاق تازه ای بیفتد. یک جورهایی می توانم بگویم روزهای تلخ من از همانجا شروع شد. در بازی بعدی مقابل آلومینویم هم گل سه امتیازی زدم ولی در بازی ساپیا نیمه اول تعویض شدم و بعد از آن رفتارها عوض شد. دیگر خبری از آن تماس ها نبود که ایمان جان ما تو را دوست داریم و می خواهیم به استقلال بیایی. دومین مشکل من در استقلال، داشتن یک ماشین خوب بود. خیلی ها فکر می کنند فوتبالیست ها آدم های ثروتمندی هستند. وقتی با آن ماشین به تمرین استقلال رفتم بعضی ها فکر کردند من بچه پولدارم در حالی که نمی دانستند همان ماشین را قسطی خریده ام و پول زیادی ندارم. هر چه از نفت تهران گرفته بودم، سرمایه زندگی ام بود.


کمی داستان را باز می کنی؟ جواد نکونام از پولی حرف زد که یکی از نزدیکان امیر قلعه نویی از تو گرفته است.


بعد از جدایی از نفت، تمام سرمایه ام 50 میلیون تومانی بود که از ته مانده قراردادم باقی مانده بود. ماشینم را قسطی گرفته بودم و باید قسطش را می دادم. اتفاقا رنگ ماشینم به عشق استقلال آبی بود.یکی از نزدیکان قلعه نویی که فکر می کرد چون چنین ماشینی سوار می شوم، پس پولدار هستم. و به من گفت چرا پولت را در بانک گذاشته ای،

آخرین ویرایش توسط korosh در [1393/05/8 - 13:53]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/8 - 13:52
+1
-2
farhad
farhad
  جدیدا از کنار بعضی ماشینا که تو کوچه ها پارک شدن، رد میشی یه
"یالا ای، چیزی باید بگی...!
*******************
دیدگاه  •   •   •  1393/05/5 - 17:36
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من تو فکر اینم هایده و مهستی میرفتن مسافرت اونا تو ماشین چی گوش میدادن

شاید خودشون میخوندن

:)):))
دیدگاه  •   •   •  1393/05/4 - 13:34
+1
maryam
maryam
elnaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaaz???{-39-}
29 دیدگاه  •   •   •  1393/05/3 - 18:01
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ما خانه نداریم
ماشین نداریم
ما کنج دنج هیچ جایی را نداریم
اما
تمام جزیره های کوچک این شهر را
برای یک بوسه کشف کرده ایم
" منیره حسینی "
دیدگاه  •   •   •  1393/05/2 - 16:51
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از عجایب زنها اینه که :

مجتمع های تجاری رو طبقه به طبقه و مغازه به مغازه میگردن

بعد که از خرید میان برن خونه میگن :

“اووووه ماشین چقدر دوره” !!!!!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/30 - 15:50
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو ماشین نشستم دارم میرم سمت انزلی!! راننده یه سی دی گلچین از شادمهر و هایده و داریوش تا سامی بیگی و تیلور سویفت و inna گذاشته ...!!
شادمهر شروع کرد به خوندن ... سرعت 70 کیلومتر !!!
رفت رو سامی بیگی ... سرعت 125 کیلومتر!!!
هایده خدا بیامرز شروع شد ... سرعت45 کیلومتر!!!
تیلور سویفت که شروع شد یهو یه بکس وباد کرد ، نزدیک بود برم تو شیشه!!! سرعت 140 کیلومتر
داریوش که شروع شد ... دیدم راننده ماشین رو کنار جاده نگهداشت!! یه سیگار روشن کرد شروع کرد کشیدن و رفت تو فکر.! بهش گفتم اقا اتفاقی افتاده؟ گفت : صدا رو داری جون داداش!! داریوش حیف شد به خدا..!
منم نمیدونستم چی بگم!!
اهنگ تمام شد!!
الان inna داره پخش میشه !!
سرعت 240 کیلومتر... پلیس نامحسوس دنبالمونه!!! هلکوپتر هم از بالا گردو خاک میکنه!!دوستم تماس گرفته میگه : شبکه 3 دارن پخش زنده نشونمون میدن تو فکرن که لامبورگینی بفرستند یا فراری!!
دیدگاه  •   •   •  1393/04/27 - 18:46
+2
farhad
farhad
این پستو یه آقا پسری گذاشته بود:


دلم میخواد یه روز ساعت ۴صب زنگ بزنم ب دوست دخترم از خواب بیدارش کنم بعد بهش بگم من جلو درتونم بیا میخوام ببینمت! 



بعد اونم با تاپ و شلوارک و چشمای خوابالو و موهای ژولیده بیاد پایین و بشینه توماشین بعد من بهش بگم تو بخواب من نگات کنم!

بعد اون بخوابه و منم گازشو بگیرم برم شمال.
ساعت ۷صب برسیم لب دریا………

بعد من درای ماشینو باز کنمو خودم ۴زانو بشینم روکاپوت ماشین و دوست دخترم با صدای آب بیدار شه! 




بعد از ذوقش جیغ بزنه و همون جا سکته قلبی کنه و بمیره.



بعد من با گیتارم این آهنگو بزنمو بخونم: 
دریااااااااااااااا 
اولین عشقه مراااا بردیییییییی 


دریااااااااااا 















مملکت نیست ک دیوونه خونس…
دیدگاه  •   •   •  1393/04/24 - 18:19
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ