ali rad
اسفند رو ب پایان است
وقت کوچ کردن، وقت بخشيدن و صاف کردن دل،
پس مراببخش:
اگر
با نگاهي
یا صدايي
یا زباني
بر دلت ترکي انداخته ام.
آخرین ویرایش توسط
nirvana در [1390/12/28 - 21:28]
reza
چیزهایی هست که نمی توان به زبان آورد ، چرا که واژه ای برای بیان آنها وجود ندارد
اگر هم وجود داشته باشد کسی معنای آن را درک نمی کند .
اگر من از تو نان و آب بخواهم تو درخواست مرا درک می کنی ...
اما هرگز این دستهای تیره ای را که قلب مرا در تنهایی گاه می سوزاند و گاه منجمد می کند،
درک نخواهی کرد
ترانه شرقی/فردریکو گارسیا لورکا
reza
سردم شده است و از درون می سوزم...
حالا شده کار هر شب و هر روزم...
تو شعر مرا بپوش سرما نخوری...
من دکمه این قافیه را می دوزم...
reza
گنجشک می خندید ! به این که چرا هر روز ، بی هیچ پولی ، برایش دانه می پاشم ! من میگریستم ! به این که حتّی او هم ، محبّت مرا از سادگی ام می پندارد !!!
reza
یادم باشد که زیبایی های کوچک را دوست بدارم حتی اگر در میان زشتی های بزرگ باشند
یادم باشد که دیگران را دوست بدارم آن گونه که هستند ، نه آن گونه که می خواهم باشند
یادم باشد که هرگز خود را از دریچه نگاه دیگران ننگرم
که من اگر خود با خویشتن آشتی نکنم هیچ شخصی نمی تواند مرا با خود آشتی دهد
یادم باشد که خودم با خودم مهربان باشم
چرا که شخصی که با خود مهربان نیست نمی تواند با دیگران مهربان باش
nahid
از لحظه اي كه رفتي هنوز در عجبم كه چطور تمام دنياي مرا در چمدانت جاي دادي و با خودت بردي؟!!!
مراسم سال تحویل یا سال ترحیم
1390/12/28 - 22:07