یافتن پست: #مرده

behzadsadeghi
behzadsadeghi
کشتي در حال غرق شدن بود. ناخدا فرمان خروج از کشتي را صادر کرد. مردها براي خروج هجوم آورده بودند. ناخدا مانع خروج مردها شد و گفت: خجالت بکشيد حق تقدم با زنان است. زنان بسيار خوشحال شدند و ضمن تشکر از ناخدا به خاطر رعايت حق خانم ها يکي يکي از کشتي خارج شدند... پنج دقيقه بعد ناخدا گفت: آقايان بفرمائيد پياده شويد کوسه ها به اندازه کافي سير شده اند سلامتی همه ناخداها{-33-}
دیدگاه  •   •   •  1392/06/11 - 16:42
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

تلويزيون داره تبليغات موسسه کودکان نابغه رو نشون ميده، مرده تو تبليغ ميگه استـــعداد کودک شما در چيست؟ مامان من خيلي جدي ميگه در خــــر بازي ! :|
جاي هيچ حرفي واسم نمونده :|


 
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 22:42
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زنها مثل میوه اند....

هر كدام رنگ .شكل و مزه خودشان را دارند *

اما مشكل مردها اینه كه عاشق سالاد میوه اند....!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 21:51
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
با بعضیا دست میدی انگار داری یه ماهی مرده رو تکون میدی خو نمیخوای دست نده :|
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 18:04
+1
nanaz
nanaz
مرده شورِ تو و آن عشقت را ببرند؛
در روزگاری که همه برای عشق شان " گل " می چینند، تنها چیزی که تو برای من میچیدی...؛
" صغری، کبری" بود...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/10 - 12:47
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
كسی سر بر نیارد كرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند
كه ره تاریك و لغزان است
وگر دست محبت سوی كسی یازی
به اكراه آورد دست از بغل بیرون
كه سرما سخت سوزان است
نفس ، كز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریك
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت
نفس كاین است ، پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیك ؟
مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چركین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای

منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپاخورده ی رنجور
منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد

تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را كنار جام بگذارم
چه می گویی كه بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این ، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یكسان است

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین
درختان اسكلتهای بلور آجین
زمین دلمرده ، سقف آسمان كوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 21:28
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کاربرد فعل "مردن" در ایران ؛
برو بمیر = برو گمشو
بمیرم برات = خیلی دلم برایت می سوزد
می میرم برات = عاشقتم
می مردی اگه ...؟ = چرا کار را انجام ندادی؟
مردی ؟ = چرا پاسخ نمی دهی ؟
نمردیم و ... = بالاخره اتفاق افتاد
مردیم تا ... = صبرمان تمام شد
مرده = بی حال
مردنی = [!] ای و لاغر
مردم = خسته شدم
من بمیرم !؟ = راست می گویی !؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 18:15
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
كشتی در حال غرق شدن بود كه نا خدا فرمان خروج داد ،مردها حمله كردن كه برن ، ناخدا گفت خجالت بكشید،زنها مقدمند! زنها ضمن تشكر از ناخدا یكی یكی پیاده شدن، بعد ناخدا گفت آقایون حالا میتونید پیاده شید ، كوسه ها به اندازه كافی سیر شدن !!!

اینم یه پست سفارشی واسه اقایون
به سلامتی همه آقایون بزن لایکو!!!! ^_^
خانوما یکی یکی بیان جلو با هم آروم بشینیم صحبت کنیم!! :| :D :)))) ♥
دیدگاه  •   •   •  1392/06/9 - 11:11
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

برای فهمیدن ارزش ده سال : از زوج های تازه طلاق گرفته بپرس
برای فهمیدن ارزش چهار سال : از فارغ التحصیل دانشگاه بپرس .
برای فهمیدن ارزش یک سال : از دانش آموزی که در امتحانات آخر سال رد شده بپرس .
برای فهمیدن ارزش نه ماه : از مادری که نوزاد مرده به دنیا آورده بپرس.
برای فهمیدن ارزش یک ماه : از مادری که نوزاد زود رس به دنیا آورده بپرس
.
برای فهمیدن ارزش یک هفته : از سر دبیر یک روزنامه هفتگی بپرس
.
برای فهمیدن ارزش یک ساعت : از عشاقی که در انتظار یکدیگر به سر می برند بپرس .
برای فهمیدن ارزش یک دقیقه : از شخصی که قطار ، اتوبوس یا هواپیما را از دست داده است بپرس .
برای فهمیدن ارزش یک ثانیه : از باز مانده یک تصادف بپرس .
برای فهمیدن ارزش یک دهم ثانیه : از شخصی که در المپیک مدال نقره آورده بپرس
.
برای فهمیدن ارزش یک دوست : از کسی که آن را از دست داده بپرس  

دیدگاه  •   •   •  1392/06/7 - 12:15
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
من میگم تنهام میذاری ؟
تو میگی طاقت نداری ؟
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم اهل بهشتی
تو میگی چه سرنوشتی
من میگم تو بی گناهی
تو میگی چه اشتباهی
من میگم که غرق دردم
تو میگی می خوام بگردم
من میگم چیزی می خواستی ؟
تو میگی تشنمه راستی
من میگم از غم آبه
تو میگی دلم کبابه
من می گم برو کنارش
تو میگی رفت پیش یارش
من میگم با تو چیکار کرد ؟
تو میگی کشت و فرار کرد
من میگم چیزی گذاشته ؟
تو میگی دو خط نوشته
من میگم ازم ب[!] ؟
تو می پرسی نا امیدی ؟
من میگم واسم عزیزی
تو میگی زبون میریزی؟
من میگم تو خیلی نازی
تو میگی غرق نیازی
من میگم دلم رو بردی
تو میگی به من سپردی ؟
من میگم کردم تعجب
تو میگی دیگه بگو خب
من میگم تنهایی سخته
تو میگی این دست بخته
من میگم دل تو رفته
تو میگی هفت روزه هفته
من میگم راه تو دوره
تو میگی چاره عبوره
من میگم می خوام بشم گم
تو میگی حرفای مردم ؟
من میگم نگذری ساده ؟
تو میگی آدم زیاده
من میگم دلم شکسته ست
تو میگی خوب میشه خسته ست
من میگم بشین کنارم
تو میگی دوستت ندارم
من میگم بهم نظر کن
تو ولی میگی سفر کن
من میگم واسم دعا کن
تو میگی نذر رضا کن
من میگم قلبم رو نشکن
تو میگی من می شکنم من ؟
من میگم واست می میرم
تو میگی نمی پذیرم
من میگم شدم فراموش؟
تو میگی نه ، رفتم از هوش
من میگم که رفتم از یاد ؟
تو میگی نه مرده فرهاد
من میگم باز شدی حیروون ؟
تو میگی بیچاره مجنون
دیدگاه  •   •   •  1392/06/6 - 18:56
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ