♥ نگار ♥
دختره تو پارک دانشجو ازم پرسید جناب نمیدونید برف نیمه مرداد کی شروع میشه؟ گفتم مگه اونموقع برف میاد؟! گفت آقا اسم نمایشه
♥ نگار ♥
مردی شیخی را گفت ای شیخ :چه چیز بر روی انگشتر خیش هک کنم تا غم دنیا فراموش کنم و غصه ی روزگار نخورم.شیخ دست بر ریش خود کشید و فکزی کرد همی سپس جواب داد هک کن
"به درک"O_o
مردک چنین کرد و به سعادت رسید^__^
شما نیز چنین کنید^_^
♥ نگار ♥
حتی اگر....
دستت از من کوتاه باشد
باز هم موهایم را
برایت بلند نگه می دارم
دریچه ی قلبم را می بندم ؛
مبادا
غبار دوست داشتن کسی
روی آن بنشیند!
مثل یک مرد
از زنی که به من سپرده ای
مراقبت می کنم...
♥ نگار ♥
ﻓﻘﻂ ی ﺍﻳﺮﺍﻧﻪ ﻛﻪ وقتی:
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﺍﺭﻱ ﺯﻳﺮِ ﺑﺎﺭِ ﻣﺸﻜﻼﺗﺖ ﻟﻪ ﻣﻴﺸﻲ ﻣﻴﮕﻦ ﺑﺮﻭ ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﻜﺮ ﻛﻦ ﺳﺎﻟﻤﻲ
ﻣﺮﻳﺾ ﻣﻴﺸﻲ ﻣﻴﮕﻦ ﺧﺪﺍﺭﻭﺷﻜﺮ ﻛﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ
ﻣﻲ ﻣﻴﺮﻱ ﻣﻴﮕﻦ ﺧﺪﺍﺭﻭﺷﻜﺮ ﻣﺮﺩ ﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ !
♥ نگار ♥
دانشمندان کم کاری می کنند!
وگرنه تا به حال می بایست راهی اختراع شده باشد که با وجود مسافت احتمالی من و تو... گلی که تو میچینی همزمان در دستان من باشد... اناری که من دانه می کنم در لحظه بفرستم برای تو..
باید بتوانیم همدیگر را احضار کنیم در هنگام تماشای منظره ای زیبا! به هنگام تنفس بارانهای بزرگ و چشیدن طعم هایی که لذتش در سهیم کردن دیگری باشد ...
مردیم از حسرت "کاش تو اینجا بودی " ها ...ازشان ناامیدم ! هنوز نتوانسته اند "چقدر جای تو خالیست"هایمان را درمان کنند !..........
اگرچه من با شعرم همیشه خواسته ام تو را به اکنونم صدا بزنم ....
♥ نگار ♥
از من وفاي زنانه ميخواهد
كسي كه غيرت مردانه ندارد!!!
♥ نگار ♥
اعتراف میکنم تا حالا 3 بار کتاب شازده کوچولو رو خوندم ولی هیچ کدوم از این دیالوگایی که اینور اونور مینویسنو ندیدم توش!!!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
به نظرتون نویسنده کجای کتاب قایمشون کرده نامرد؟؟؟؟
♥ نگار ♥
ﯾﺎﺭﻭ ﺩﯾﺮ ﻣﯿﺎﺩ ﺧﻮﻧﻪ ﺯﻧﺶ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ :
ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ﺳﻮﭘﺮﻣَﻦ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﺧﻮﻧﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ .
ﺯﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺳﻮﭘﺮﻣَﻦ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﮐﺎﺭﺧﺎﺻﯽ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﯾﻢ . ﯾﻪ ﺩﻭﺭ ﻫﻤﯽ ﻣﺮﺩﻭﻧﻪ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ .
ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﺩﯾﮕﻪ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﺳﻮﭘﺮﻣَﻦ ؟
ﯾﺎﺭﻭ ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺎﺑﺎ ﭼﻪ ﺧﺒﺮﻩ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﻦ ﺳﻮﭘﺮ ﻣﻦ ! ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﭼﯿﻪ ؟؟ !!
ﺧﺎﻧﻤﺶ ﻣﯿﮕﻪ :
ﺁﺧﻪ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﺷﻮﺭﺗﺸﻮ ﺭﻭﯼ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﻧﻤﯿﭙﻮﺷﻪ ﻏﯿﺮ ﺳﻮﭘﺮﻣَﻦ
خدا رحمتش کنه