یافتن پست: #مرد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ب سلامتی اون پسری ک گوشه اتاق نشسته و
با کامپیوترش بازی میکنه و زیرلب میگه:
بهتر از بازی کردن با دل دختر مردمه...!!
.
.
.
مجموعه داستان های بارو نکردنی (^__^)
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 20:58
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







چه بیم از دیگران؟ در چشم مردم بوسه می‌گیریم
که با ایــــن معصـــیت‌ها آبـــــروی ما نمــی‌ریــــزد ...

فاضل نظری






دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 20:22
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دیروز آن مرد آمد ، آن مرد با اسب آمد ، گفت :
ضعیفه غذا حاضر اسـت ؟
امروز آن مرد آمد، آن مرد با پراید آمد ، گفت :
عشقـم غذا حاضره ؟
فردا آن مرد می آید ، آن مرد با پیشبند میاید ، میگوید :
عجقم غذا چی درسـت کنم !؟
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 20:19
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺑـــــــــــﻮﺩﻡ ..... ﯾﻪ ﺁﻗﺎﯾﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ :
ﮐــِــﺮِﻡ ﺿــِﺪ ﺳﯿﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﯾﻦ ؟
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﺑﺎ ﺗﻤﺴﺨﺮ ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺶ ﺭﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ
ﯾﺎ ﺧﺎﺭﺟﯿﺸﻮ ؟
ﻣﺮﺩﻩ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺷـــــــﺪﻡ
ﺩﺳﺘﺎﻡ ﺯِﺑــــﺮ ﺷﺪﻩ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﻢ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺧﺘﺮﻣﻮ ﻧﺎﺯ
ﮐﻨﻢ ...... ﺧﺎﺭﺟﯿﺸﻮ ﺑﺪﻩ






دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 19:02
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سالها گذشت و گذشت و گذشت و ساندیسها كماكان تولید شدند و تولیدكنندگان نوشتند از "اینجا" باز كنید و مردم همچنان از "آنجا" باز میكردند!!!
:)))))))))
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 18:17
+2
behzad
behzad
تو هم مثل دخترمی ...
ترفند پیر مردها برای بوسیدن زنهای فامیل
1 دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 16:27
+6
sahar
sahar
یارو داشته تو اتوبان 180 تا سرعت میرفته، افسره جلوشو میگیره، بهش میگه: شما گواهینامه دارین؟ یارو میگه نخیر! میگه: کارت ماشین چی؟ مرده میگه: دارم ولی مال خودم نیست، مال اون بدبختیه که جسدش تو صندوق عقبه! افسره کف میکنه، میره  سریع به مافوقش گذارش میده. خلاصه بعد از یک ربع سرهنگ مافوقش میاد، از مردمیپرسه: آقا شما گواهینامه و کارت ماشین ندارین؟! یارو میگه: چرا قربان، بفرمایین! دست میکنه از تو داشبرد گواهینامه و کارت ماشین رو درمیاره، میده خدمت سرهنگ.  سرهنگه میگه: می‌تونم صندوق عقب ماشینتونو بازرسی کنم؟ یارو میگه: خواهش میکنم، بفرمایید. سرهنگه میره در صندوق عقب  رو باز میکنه، میبینه اونجا هم خبری نیست.  برمیگرده به مرده مگه: ولی زیردست من گزارش داده که شما گواهینامه و کارت ماشین ندارین و یه جسد هم تو صندوق عقب ماشینتونه! یارو میگه: نه قربان دروغ به عرضتون رسوندن! خودتون که مشاهده کردین. به خدا این افسره عقده‌ایه! دوست داره بیخودی به ملت گیر بده! لابد بعدشم گفته که من داشتم 180 تا سرعت می‌رفتم! {-18-}
دیدگاه  •   •   •  1393/02/25 - 01:15
+8
maryam
maryam
به سلامتی دخترایی که هنوز دوس داشتنین ..‬
هنوز مردو با آهن پاره ای که زیر پاشِ نمی سنجن ...
همونایی که بوی عشق میدن ..
اونایی که مهربونن ..
همونایی که یه خورده لوسن و
اگه کسی دوسشون داشت نارو نمی زنن بهش ...
همونا که تا تهش هستن ..
2 دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 14:28
+4
*elnaz* *
*elnaz* *
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود،

مرد مغروری به او رسید و با تکبر گفت:

بکار بکار که هر چه بکاری، ما میخوریم.

کشاورز نگاهی به او انداخت و گفت :دارم یونجه میکارم!
دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 01:32
+5
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi

مردم شهر استانبول برای همدردی با مردم غزه کودکان خود را به گلوله بستند {-33-}


دیدگاه  •   •   •  1393/02/24 - 01:30
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ