یافتن پست: #مرد

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

هروقت بین دوتا انتخاب مردد بودی

شیر یا خط بنداز!

مهم نیست شیر بیفته یا خط…

مهم اینه که;

اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه…

میفهمی دلت بیشتر میخواد شیر بیفته یا خط…

دیدگاه  •   •   •  1392/09/19 - 20:41
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یارو میره امتحان راهنمایی رانندگی وقتی بر میگرده بهش میگن مار باباتو نیش زده و مرد. میگه:از پشت زده؟ میگن اره. میگه مار مقصره
دیدگاه  •   •   •  1392/09/19 - 19:30
+2
AmirAli
AmirAli

گفت : مردی به همسرش روزی!!! من بمیرم چگونه خواهی زیست؟ / گفت : از چند و چون آن بگذر تو بمیری برای من کافیست

دیدگاه  •   •   •  1392/09/19 - 08:29
+5
NeDa
NeDa

من مردم یا زندم دقیق نمیدونم , یه زمین خورده خاکی از دنیا بدورم / . . .

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 23:23
+9
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



"مقام زن در ایران باستان"



در ایران باستان همیشه مقام زن و مرد برابر و در کنار هم ذکر شده است، حتی گروهی از ایزدان مانند آناهیتا زن هستند و در میان امشاسپندان ، امرداد و خرداد و سپندارمذ ، که صفات اهورامزدا است زن می باشند.



و آنچه در اوستا آمده است همه نشانه ای از هم سنگی زن و مرد است. در فروردین یشت چنین آورده شده : اینک فروهر همه مردان و زنان پاک را می ستاییم آنان که روان هایشان در خور ستایش و فروهر هایشان شایسته است اینک فروهر همه مردان و زنان پاک دین را می ستاییم.



در زمان شاهنشاهی هخامنشیان ، براساس لوح های گلی تخت جمشید زنان هم دوش مردان در ساختن کاخ های شاهان هخامنشی دست داشتند و دستمزد برابر دریافت می نمودند. پیشه بیش تر زنان در دوره هخامنشیان صیقل دادن نهایی سنگ نگاره ها و هم چنین دوخت و دوز و خیاطی بوده است. بنابراین در شاهنشاهی بزرگ هخامنشی با برابری و تساوی خقوق زنان با مردان سر و کار داریم.



باید خاطرنشان کرد که زنان در زمان بارداری و با به دنیا آوردن کودکی برای مدتی از کار معاف می شدند ، اما از حداقل خقوق برای گذران زندگی برخوردار می گشتند و علاوه بر آن اضافه خقوقی به صورت مواد مصرفی ضروری زندگی دریافت می نمودند. هم چنین در گل نوشته های تخت جمشید شاهد آن هستیم که در کارگاه های خیاطی ، زنان به عنوان سرپرست و مدیر بودند و گاه مردان زیردست زنان قرار می گرفتند.



اما زنان خاندان شاهی از موقعیت دیگری برخوردار بودند ، آنان می توانستند به املاک بزرگ سرکشی کنند و کارگاه های عظیم را با همه کارکنانش اداره و مدیریت می کردند و درآمدهای بسیار زیاد داشتند ، اما باید خاطرنشان کرد که حسابرسی و دیوان سالاری هخامنشی حتی برای ملکه هم استثنا قائل نمی شد و محاسبه درآمد و مخارج از وی مطالبه می کرد.



در یکی از گل نوشته ها ( لوح های گلی) رئیس تشریفات دربار داریوش بزرگ دستور تحویل 100 گوسفند را به ملکه صادر می کند تا درجشن بزرگ تخت جمشید که 2000 مهمان دعوت شده بودند ، به کار روند.



دریکی از مهرهای بدست آمده از تخت جمشید زنی بلندپایه در صندلی تخت مانندی نشسته و پاهایش را روی چهارپایه ای گذارده و گل نیلوفری در دست دارد و تاجی برسرنهاده که چادری روی آن انداخته شده است و به تقلید از مجلس شاه ، ندیمه ای در برابر او ایستاده و عود سوزی در آن دیده می شود. این مهر یکی از زنان ثروتمند دربار هخامنشی است که نقش مهمی در مدیریت جامعه داشته است و دستورات خود را به این مهر منقوش می کرده است.



بنابراین با کمک گل نوشته های تخت جمشید تصویری کاملا نو از زنان و ملکه های هخامنشی بدست می آوریم که برخلاف ادعای نویسندگان یونانی ، که آنها را عروسک هایی محبوس در حرم سراها می دانستند، نه تنها همدوش مردان در آیین های مذهبی شرکت می کردند ، بلکه در صحنه زندگی و در اداره امور کشور هم نقش و شخصیت مستقل خویش را حفظ می کردند. بررسی دقیق لوح های دیوانی تخت جمشید نشان می دهد که زن در دوران فرمانروایی هخامنشیان به ویژه در زمان شاهنشاهی داریوش بزرگ از چنان مقامی برخوردار بودند که در میان همه خلق های جهان باستان نظیر نداشت.


دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 21:09
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چهارده سالش که بود

می نشست

تعداد شبهای را

که برای عشقش

بیدار مانده بود

می شمرد

بزرگتر که شد

می نشست

تعداد کام های را

که از لبان دوستانش

گرفته بود

می شمرد

ولی اکنون

چه بی احساس

می نشیند

تعداد تن های را

که لمس کرده

می شمارد

آری او بزرگتر شده

ولی کمی حیوان تر



#آزاد#





دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 21:01
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

نمیدانم

چرا برای خانه هایشان

سقف می سازند!

این روزها

که مرد

بیرون از خانه خود را

خالی می کند

و زن

از کوچکترین راز های

اتاق خوابش

برای پسرک همسایه

داستان سرای می کند



#آزاد#

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:57
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥









حرکت زیبای یکی از دانش آموزان در مانور زلزله ...



وقتی دید دوستش ویلچر داره و نمی تونه بره زیر میز صندلی خودشو برداشت و روی دسته ویلچر قرار داد ...



دو تاشون پناه گرفتن...



درود بر تو بزرگ مرد ایرانی


دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 19:32
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

تو تاکسی نشستم یه چند دقیقه بعد از اینکه راه افتاد حدودا" داشت با 80 تا میرفت،

دیدم درو خوب نبستم ، درو باز کردم دوباره بستم...



راننده که یه پیرمرد عینکی بود آروم برگشت عقب رو نگاه کرد و با یه لحن باحالی گفت :

کسی پیاده شد؟؟!!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 15:26
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

فرق بین مردای قدیم و جدید:



قدیمترها لحن مردها:



گستاخی مکن زن! طعام را بیاور



امــا اکنون :



عسلم امشب ظرفا نوبت منه یا تو

اصن ی وضعیتیه هاا!!!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 15:21
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ