یافتن پست: #مرگ

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥





تو آغوشت بگیر امشب ، تن تب دارِ سردم رو
بزار با تو ببینم من ، هجوم تلخ مرگم رو
تو آغوشت بگیر امشب ، وجودم مست اسم توست
تمام التهاب من ، فقط آغوش گرم توست

ببین دیره برای ما ، ببین وقت وداع ماست
هنوز دلتنگه لبهاتم ، اگرچه آخرین شبهاست

بیا آری بین من رو ، تو ای تنها غرور من
تمام لحظه ها از توست ، برای پیکر این تن

نگاهت هر کجا پیداست ، کناره قلب آواره
دقایق بی تو بی معنی ، همش در جنگ و پیکاره

تو آغوشت بگیر امشب ، شبی لبریز دردم من
همیشه ارزوم بوده ، تو آغوشت بمیرم من








دیدگاه  •   •   •  1392/07/28 - 20:05
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گفت : اینقدر سیگار نکش می میری

گفتم : اگه نکشم می میرم

گفت : اگه بکشی با درد می میری

گفتم : اگه نکشم از درد می میرم

گفت : هوای دودی جلوی درد رو نمی گیره

گفتم : هوای صاف جلوی مرگو می گیره؟

نگاهم کرد و گفت : بکش …
دیدگاه  •   •   •  1392/07/28 - 18:41
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
وصیت جدید دخترای امروزی" بعد از مرگم منو غسل ندید آرایشم پاک میشه .
دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 22:11
+2
ساناز
ساناز


مورد داشتیم کیلیپس دختره از مرگ 7 نفر در تصادف جلوگیری کرده (به عنوان کیسه هوا) :| بخوام بگم تا صب باید از مزایاش بگم :|


دیدگاه  •   •   •  1392/07/24 - 13:09
+3
.
.رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم . . . .




دیدگاه  •   •   •  1392/07/23 - 19:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آرام تر تکانش دهید ...

مرگ مغزی شده ...

باید زودتر دفن شود ...

چیزی برای اهدا هم ندارد ...

احساسم است ...

تا همین دیروز زنده بود ...

خودم دیدم ...

کسی لهش کرد و رفت ...!!!




دیدگاه  •   •   •  1392/07/22 - 21:10
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ما بچه که بودیم مامانمون یه دمپایی داشت
که اگه تو دعوا پرت میکرد طرفت و جاخالی نمیدادی مرگ مغزی میشدی!
حالا ماماناى امروزى میخوان تنبیه کنن میگن:
آیپد جدید که اومد دیگه برات نمیخریم پسر بی تربیت، باید با همون آیپد قبلیت بسازى
دیدگاه  •   •   •  1392/07/22 - 19:29
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پس از مردن چه خواهم شد نمیدانم
نمیخواهم بدانم:

کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت

ولی بسیار مشتاقم:

که از خاک گلویم سوتکی سازد

گویم سوتکی باشد

بدست کودکی گستاخ و بازیگوش

و او یکریز و پی در پی

دم گرم خودش را در گلویم سخت بفشارد

و فریاد گلویم:

گوش ها را بر ستوه ارد

و خواب خفتگان

اشفته و اشفته تر سازد

و گیرد او

بدین ترتیب تاوان سکوت و انتقام اختناق مرگبارم را...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/21 - 19:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
 بعد مرگم اعضای بدنم را اهدا کنید .... شاید اون موقع ؛ وصله ی تن‌ کسی‌ شدم ...
دیدگاه  •   •   •  1392/07/18 - 20:26
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



زندگی در گذر اینه ها جان دارد
با سفرهای پر از خاطره پیمان دارد
زندگی خواب لطیفی است که گل می بیند
اضطراب و هیجانی است که انسان دارد
زندگی کلبه ی دنجی است که در نقشه خود
دو سه تا پنجره رو به خیابان دارد
گاه با خنده عجین است و گهی با گریه
گاه خشک است و گهی شر شر باران دارد
زندگی مرد بزرگی است که در بستر مرگ
به شفابخشی یک معجزه ایمان دارد
زندگی حالت بارانی چشمان تو است
که در ان قوس و قزح های فراوان دارد
زندگی ان گل سرخی است که تو می بویی...





دیدگاه  •   •   •  1392/07/17 - 21:32
+3

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ