♥ نگار ♥
روزای عادی:
مامان من دارم میرم بیرون.
مامانم :باشه، مواظب خودت باش.
روزایی که من قرار دارم:
مامان من دارم میرم بیرون.
مامانم :وایسا، وایسا، منم میخام بیام باهات.
ازکجامیفهمه خو؟؟؟؟؟
♥ نگار ♥
یه بار هم رفتم دست کشیدم رو آفتابه ، ازش یه غول اومد بیرون ...
.
.
..
.
.
بهم گفت آرزو کن ,
گفتم یه خونه میخوام ,
گفت خو نکبت من اگه خونه داشتم تو آفتابه میخوابیدم!!؟؟
♥ نگار ♥
من هنوز واسم اسمس پ ن پ میاد.میخوام گوشیمُ خاموش کنم کلن
برم خودکشی کنم..
لعنت بر این زندگی...