یافتن پست: #نوشته

hosein
hosein
یه دختر و پسر که روزی همدیگر را باتمام وجود دوست داشتن ، بعد از پایان ملاقاتشون با هم سوار یه ماشین شدند و آروم کنار هم نشستن ... دخترمیخواست چیزی را به پسر بگه ، ولی روش نمیشد ..!پسر هم کاغذی را آماده کرده بود که چیزی را که نمیتوانست به دختر بگوید در آن نوشته شده بود ...پسر وقتی دید داره به مقصد نزدیک میشه، کاغذ را به دختر داد ..دختر هم از این فرصت استفاده کرد و حرفش را به پسر گفت که شاید پس از پایان حرفش پسر از ماشین پیاده بشه و دیگه اون را نبینه ...دختر قبل از این که نامهی پسر را بخواند ، به اون گفت :دیگه از اون خسته شده ، دیگه مثل گذشته عشقش را نسبت به اون از دست داده و الان پسر پیدا شده که بهتر از اونه ..!پسر در حالی که بغض تو گلوش بود و اشک توی چشماش جمع شده بود ، با ناراحتی از ماشین پیاده شد............در همین حال ماشینی به پسر زد و پسردرجا مــُـرد ..دختر که با تمام وجود در حال گریه بود ، یاد کاغذی افتاد که پسر بهش داده بود!وقتی کاغذ رو باز کرد پسر نوشته بود:....

اگــه یــه روز تــرکــم کـنــی میــمیــرم......
دیدگاه  •   •   •  1392/04/16 - 00:37
+2
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
ای داد بیداد عاشق هرکس شدیم فرداش دیدیم معشوق زیاد داره امروز پشت هر نیسانی نوشته بود عشقم فقط خدا" اینم از خدا" چه سخته داشتن کسی که فقط مال خودت باشه . . .
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 23:26
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﻃﺮﻑ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺱ ﻧﻮﺷﺘﻪ : " ﻟﻌﻨﺘﯿﺎ !.. ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮐﻮ
ﺑﺴﺘــــﻦ |:
ﺑﻌﺪ ﮐﻠﯽ ﻣﻠﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﻭﻣﺪﻥ ﺯﯾﺮﺵ ﮐﺎﻣﻨﺖ
ﮔﺬﺍﺷﺘﻦ ﮐﻪ:
+ ﻭﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﯼ ﻧﮕﻮﻭﻭﻭﻭ !!
+ ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍﺱ ﻣﯿﮕﯽ؟؟
+ ﺣﺎﻻ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﯿﻢ؟؟؟!
+ ﻧــــــــــــﻪ ! ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻥ ﻓﯿﺴﺒﻮﮎ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻡ!
+ ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﻣﻠﯽ ﺷﺪ، ﺭﻓﺖ |:
+ ﻣﻮﻗﺖ ﺑﺴﺘﻦ ﯾﺎ ﺩﺍﺋﻤﯽ؟؟
+ﻣﯿﺸﻪ ﻟﯿﻨﮏ ﺧﺒﺮﺷﻮ ﺑﺬﺍﺭﯼ ﺍﯾﻨﺠﺎ؟؟؟
ﻓﻚ ﻛﻨﻢ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺴﺘﻦ ﺍﻳﻨﺎ ﺗﻮﺵ ﮔﻴﺮ ﻛﺮﺩﻥ ((((((((((((:
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 20:32
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دل یارو مثل بازار گلوبندک آدم توش رفت و امد میکنه بعد نوشته قلبم هم مثل قبرم فقط یه نفر توش راه میدم :))))))))))
دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 18:46
+2
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
دنبال “مخاطب خاص” نوشته هایم نباشید !

ارزش “خاص بودن” را نداشت . . .
6 دیدگاه  •   •   •  1392/04/15 - 00:28
+12
mamad-rize
mamad-rize
در CARLO
خوشــبختی هایم را با عجله در ســرنوشــتم نوشته بودند
بد خط بود ،
روزگــار آنها را نتوانست بخواند… !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 23:39
+8
ساناز
ساناز
دختره تو پیجش نوشته هنوز جای دوست داشتنت درد میکند.. خب کصافط این یعنی چی آخهههه {-33-}{-33-}
5 دیدگاه  •   •   •  1392/04/14 - 19:12
+7
Mohammad Mahdi
Mohammad Mahdi
دونفر میرن به بانک دستبرد بزنن
می بینن بجای گاوصندوق توی بانک یه یخچال بزرگ گذاشتن ,
در یخچال رو باز می کنن می بینن یه عالمه ظرف " فرنی" توی یخچاله ,
می شینن یه 10 - 20 تا ظرف می خورن ,
یهو اولی به دومی می گه مطمئنی اینجا بانکه ؟؟؟؟
...
دومی می دوئه میره بیرون تابلو رو می خونه میاد میگه :

آآآآره بابا نوشته " بانک اسپرم ایران" {-33-}{-18-}{-4-}{-7-}
1 دیدگاه  •   •   •  1392/04/13 - 00:10
+5
roya
roya
در CARLO
دختره متولد ۸۲ نوشته :

“از تنها بودنم راضی نیستم اما خوشحالم که با خیلی ها نیستم …”

اونوقت ما تا ۱۰سالگی برا هلیکوپتر بای بای میکردیم که چراغ بزنه واسمون !
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 13:25
+9
roya
roya
در CARLO
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﺩِ ﺗﻠﺦِ ﻧﺎﻧﻮﺷﺘﻪ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺷﻌﺮِ ﻧﺎﺏِ ﻧﺎﺳﺮﻭﺩﻩ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺍﺷﮏِ ﺳﺮﺩِ ﯾﺘﯿﻤﺎﻥ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻓﺼﻞِ ﺯﺭﺩِ ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺑﻐﺾِ ﺑﺪِ ﻭﺣﺸﯿﺎﻧﻪ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺗﺐِ ﺗﺮﺍﻧﻪ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺧﻮﺵِ ﺷﺎﻋﺮﺍﻧﻪ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻏﺮﻭﺏِ ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰِ ﺑﺎﻭﺭ
ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻋﺸﻖِ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﻬﺮِ ﻣﺎﺩﺭ
ﺗﻮ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻣﻨﯽ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻧﻬﺎﯾﺖ
ﯾﮕﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﻦ ﺗﺎ ﻃﻠﻮﻉِ ﺻﺒﺢِ ﻗﯿﺎﻣﺖ
دیدگاه  •   •   •  1392/04/11 - 12:42
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ