یافتن پست: #نگاهت

محمد
محمد
دنـيـا مكان امني نيست..
وقتي كه دستكش هاي تو، از دستهايت ماندگارترند
و عينك از نگاهت...
بگو چگونه اعتماد كنم به ثـانيه هايي كه مي خواهند برسند!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:44
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دل به هـــر کـــس مسپار !!! گــــرچه ، عاشــــق باشد حکم دلداری ، فقط عشق که نیست ... او بجــــز عشــق باید لایق عمق نگاهت باشد... ... و کمی هم بیــــــمار تا نگاه تو تسکین بدهد روحش را ... دل به هـــــر کــــس مســـــپار ...!!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 18:35
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

گاهی باید نگاهت را برداری
از فرضیه ی آزادی
از دختری که ساپورت میپوشد
یا [!]ی که عمامه ندارد
شاید هم جار زنی های یک دست فروش
باید چشمت را ببندی
دنیای روشنی داری اگر کمی روشن فکر باشی
آزادی نبودن چند متر پارچه نیست
آزادی لخت شدن یک زن نیست
اصلا عرق خوری هم نیست
آزادی شعور پاک بودن و آدم بودن است
آزادی جنبه داشتن است
آزادی اندیشیدن است
آزادی حس نوشتن است
وقتی فکرت مثبت باشد
میله دیگر این طرف و آن طرف ندارد
هرکجا باشی
آزادی

دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 17:35
+3
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
مداد به دست میگیرم
صفحه ی سفید کاغذ
میخواهم از تو نقشی بکشم !
چشم ، چشم دو ابرو …
تا همین جا کافی ست !
مینشینم سیر نگاهت میکنم !
دیدگاه  •   •   •  1392/09/3 - 13:38
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
عصر یک جمعه ی دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیده است؟

چرا آب به گلدان نرسیده است؟

چرا لحظه ی باران نرسیده است؟

وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،

به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است.

بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید بنویسد

که هنوزم که هنوز است

چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟

دل عشق ترک خورد،
گل زخم نمک خورد،
زمین مرد،
زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،
فقط برد،
زمین مرد
زمین مرد ،
خداوند گواه است،
دلم چشم به راه است،
و در حسرت یک پلک نگاه است،
ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی،

برسد کاش صدایم به صدایی...

عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس،

تو کجایی گل نرگس؟

به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است

زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم

مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی

به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم!

که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت.

نکند باز شده ماه محرم

که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت

به فدای نخ آن شال سیاهت

به فدای رخت ای ماه!

بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم توئی ،

آجرک الله!

عزیز دو جهان یوسف در چاه ،
دلم سوخته از آه نفس های غریبت

دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده،
همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی
و سپس رفته به اقلیم رهایی،
به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی
و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی؟
به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ،
نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد،
شب من روزن مهتاب ندارد،
همه گویند به انگشت اشاره
مگر این عاشق بیچارهء دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...
تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...
گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری
که هر آن مرثیه را خلق شنیده است
شما دیده ای آن را
و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز مقتل بنویسم،
و خودت نیز مدد کن
که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی بشود
چون تپش موج مصیبات بلند است،
به گستردگی ساحل نیل است،
و این بحر طویل است
وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است
که این روضهء مکشوف لهوف است،
عطش بر لب عطشان لغات است
و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است،
و ارباب همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،
ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است،
ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است،
ولی حیف هنوزم که هنوز است حسین ابن علی تشنهء یار است
و زنی محو تماشاست زبالای بلندی،
الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه
که «الشّمرُ ...»خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...»
دلت تاب ندارد
به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی،
تو خودت کرب و بلایی،
قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی،
تو کجایی ... تو کجایی..
دیدگاه  •   •   •  1392/09/1 - 16:45
+5
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
نه زمین باش و نه خاک ، که تو را خوار کنند
وانگهی ذهن تو را پر ز مردار کنند
آسمان باش که خلقی به نگاهت بخرند
وز پی دیدن تو ، سر به بالا ببرند
دیدگاه  •   •   •  1392/08/30 - 10:30
+4
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
هزار سال هم که بگذرد
نگاهت غافلگیرم میکند
تو در هر لحظه “هزار اتفاقی”
دیدگاه  •   •   •  1392/08/29 - 21:53
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دل به هـرکــس مسپار !!
گــر چه عاشـق باشد !
حکم دلداری . فقط عشق که نیست !
او بجــز عشــق باید .....
لایق عمق نگاهت باشد !!
.. و کمی هم بیـــــمار
تا نگاه تو .. تسکین بدهد روحش را !!
♥♥♥
دیدگاه  •   •   •  1392/08/26 - 19:49
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
نگاهت هر قدر هم که دور باشد


آرامم میکند


و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه . . .


چقدر رسیدنت را


♥دوست دارم♥ . . .


آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی


تنها برای ♥تو♥ هنوز گرم است . .
دیدگاه  •   •   •  1392/08/24 - 15:41
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



بی قراری هایم !
پاییز می خواهد و
چشم های عاشقت ...
نگاهت را از
من نگیر . . .


دیدگاه  •   •   •  1392/08/22 - 18:17
+4
صفحات: 6 7 8 9 10 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ