امــا نسل " انســانيت " در حال انقــراض است
بكـــــوش آنگونه زندگي كني
كه اي كاش
اگر ميدانستيد يك محكوم به مرگ
***
بنده كه نباشي؛
متكبر مي شوي؛
حتي در سجده هاي طولاني ...
****
سلام مرا به وجدانت برسان و اگر بيدار بود بپرس
چگونه شب ها را آسوده مي خوابد . . . ؟
****
گوسفندان را چوپانشان دارد مي درد، به نام تو
آرام بخواب
گرگ براي خودش شرافتي دارد
****
نسلي هستيم كه هرگز در آينده
نخواهيم گفت:
كجايي جواني كه يادش بخير
هيچ ياد خيري نداريم...
****
بياييــد تا هستيم يكديـــگر را لمس كنيم
می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکستآنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسستمی روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سردآن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکستمی روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــانداز هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته استراســــــتی : یادت بمــــــــاند از گـناه چشم توتاول غــــــربت به روی باغ احســــــاسم نشستطـــــــرح ویران کـــردنم اما عجیب و ســــــاده بودروی جلد خاطــــراتم دست طوفــــــان نقش بست.........