یافتن پست: #نیست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



دلگیرم!!!

واسه اون پسری که با 180 تا سرعت تو اتوبان میرفت و داد میزد تا خودشو خالی کنه...

دلگیرم واسه اون دختری که هرشب،سفیدی بالششو ریملش سیاه میکنه

واسه اون دختری که شکوندنش،خردش کردن،اما هنوز شکستن بلد نیست!!!

واسه اون پسری که عشقش ولش کرد،اما تمام دق دلیشو رو ریه هاش خالی کرد...

♥♥♥به سلامتی عشقت♥♥♥

♥♥♥به سلامتی خودت♥♥♥


3 دیدگاه  •   •   •  1392/09/29 - 16:10
+4
AmirAli
AmirAli
هر بار که کودکانه دست کسی رو گرفتم گم شد!

آنقدر که در من هراس از گرفتن دستی هست ترس از گم شدن نیست!


دیدگاه  •   •   •  1392/09/29 - 16:07
+2
mohamad
mohamad
Salam Are jash bad karde ama behtare :D :D :))) Looool :D :)))
1 دیدگاه  •   •   •  1392/09/29 - 12:20
+5
محمد
محمد
صدایت که میکنم...
این جانی که میگویی...
تمام جانم را میگیرد...
نزن این حرف را...
دل من جنبه ندارد...
موقعی که نیستی دمار از روزگارم در می آورد...!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/29 - 00:27
+6
محمد
محمد
هیچکس نمیفهمد... پالتو با دستکش های چرم کافی نیست...گاهی بیرون رفتن در این هوا ، دل گرم میخواهد
دیدگاه  •   •   •  1392/09/29 - 00:22
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


زاده شو


 


چه فرق می کند


در کدام روز و کدام سال


چشمت را به دنیا گشوده  باشی


چه فرق می کند گریه ات


در کدامین زمان و کدامین مکان


پیچیده باشد


در گوش این دنیا؟


 .


می شود هر روز از نو زاده شد


هر روز لبخندی دوباره به دنیا زد


دور بریز این رسوم کهنه را


بگذار جای گریه


خنده ات نوید بخش زادنت باشند


.


 تجربه های نو


تولد های دوباره اند


چه عیب دارد مگر؟


هر روز تجربه ای نو داشته باش


هر روز زاده شو


هر روز بخند


 ..


چه فرق می کند


در کدام روز و کدام سال


هیچ وقت برای تولد دوباره دیر نیست


 .


چه عیب دارد مگر؟


هر روز زاده شو…

دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 21:58
+5
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



آدما زود فراموش میشن.,

تقصیر آدما نیست،

دوست داشتن ها دروغه.


دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 21:24
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شبیه شعر، شبیه غزل، ظریف شدی

برای قافیه‌ی من، شبی ردیف شدی!



شبیه خواب دمِ صبح، مثل ابری دور


شبیه سبزه‌ی باران‌زده لطیف شدی!



حریف عشق تو من نیستم، تویی بانو


که در لباس غزل بر خودت حریف شدی!




نه مثل خواب بخارا، نه مثل خاک بهشت


نه مثل، نه، که بسی بیشتر ظریف شدی!




همیشه قابل تشخیصی ای همیشه فصیح


اگر شدید شدی یا اگر خفیف شدی!




و این اشاره به یک شعر تازه است که تو


برای خاتمه‌ی این غزل ردیف شدی!!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 18:05
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥


وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود
باید بگویم اسم دلم دل نمی‌شود



دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند
دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود



تکلیف پای عابران چیست؟ آیه‌ای
از آسمان فاصله نازل نمی‌شود



خط می‌زنم غبار هوا را که بنگرم
آیا کسی زِ پنجره داخل نمی‌شود؟




می‌خواستم رها شوم از عاشقانه‌ها
دیدم که در نگاه تو حاصل نمی‌شود



تا نیستی تمام غزل‌ها معلّقند
این شعر مدتی‌ست که کامل نمی‌شود!

دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 18:01
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

روزی با عجله و اشتهای فراوان به یک رستوران رفتم.


مدتها بود می خواستم برای سیاحت از مکانهای دیدنی به سفر بروم.


 


 در رستوران محل دنجی را انتخاب کردم، چون می خواستم از این


 


 فرصت استفاده کنم تا غذایی بخورم و برای آن سفر برنامه ریزی کنم.



فیله ماهی آزاد با کره، سالاد و آب پرتقال سفارش دادم. در انتهای لیست


 


 نوشته شده بود: غذای رژیمی می خورید؟ … نه


 


نوت بوکم را باز کردم که صدایی از پشت سر مرا متوجه خود کرد:



- عمو… میشه کمی پول به من بدی؟



فقط اونقدری که بتونم نون بخرم.



- نه کوچولو، پول زیادی همراهم نیست… باشه برات می خرم.
صندوق پست الکترونیکی من پر از ایمیل بود. از خواندن شعرها، پیامهای زیبا و همچنین جوک های خنده دار به کلی از خود بی خود شده بودم. صدای موسیقی یادآور روزهای خوشی بود که در لندن سپری کرده بودم.
عمو …. میشه بگی کره و پنیر هم بیارن؟
آه یادم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته.
- باشه ولی اجازه بده بعد به کارم برسم. من خیلی گرفتارم. خب؟
غذای من رسید. غذای پسرک را سفارش دادم. گارسون پرسید که اگر او مزاحم است ، بیرونش کند.وجدانم مرا منع می کرد. گفتم نه مشکلی نیست.
بذار بمونه. برایش نان و یک غذای خوش مزه بیارید.
آنوقت پسرک روبروی من نشست.
- عمو … چیکار می کنی؟
- ایمیل هام رو می خونم.
- ایمیل چیه؟
- پیام های الکترونیکی که مردم از طریق اینترنت می فرستن.
متوجه شدم که چیزی نفهمیده. برای اینکه دوباره سئوالی نپرسد گفتم:
- اون فقط یک نامه است که با اینترنت فرستاده شده.
- عمو … تو اینترنت داری؟
- بله در دنیای امروز خیلی ضروریه.
- اینترنت چیه عمو؟
- اینترنت جائیه که با کامپیوترمیشه خیلی چیزها رو دید و شنید. اخبار، موسیقی، ملاقات با مردم، خواندن و نوشتن، رویاها، کار و یادگیری. همه این ها وجود دارن ولی در یک دنیای مجازی.


- مجازی یعنی چی عمو؟
تصمیم گرفتم جوابی ساده و خالی از ابهام بدهم تا بتوانم غذایم را با آسایش بخورم.
- دنیای مجازی جائیه که در اون نمیشه چیزی رو لمس کرد. ولی هر چی که دوست داریم اونجا هست.رویاهامون رو اونجا ساختیم و شکل دنیا رو اونطوری که دوست داریم عوض کردیم.


- چه عالی. دوستش دارم.
- کوچولو فهمیدی مجازی چیه؟
- آره عمو. من توی همین دنیای مجازی زندگی می کنم.
- مگه تو کامپیوتر داری؟


- مادرم تمام روز از خونه بیرونه. دیر برمی گرده و اغلب اونو نمی بینیم.
- نه ولی دنیای منم مثل اونه … مجازی.
- وقتی برادر کوچیکم از گرسنگی گریه می کنه، با هم آب رو به جای سوپ می خوریم
- خواهر بزرگترم هر روز میره بیرون. میگن تن فروشی میکنه اما من نمی فهمم چون وقتی برمی گرده می بینم که هنوزم هم بدن داره.
- و من همیشه پیش خودم همة خانواده رو توی خونه دور هم تصور می کنم.
یه عالمه غذا، یه عالمه اسباب بازی و من به مدرسه میرم تا یه روز دکتر بزرگی بشم.


- پدرم سالهاست که زندانه
- مگه مجازی همین نیست عمو؟


قبل از آنکه اشکهایم روی صفحه کلید بچکد، نوت بوکم را بستم.


صبر کردم تا بچه غذایش را که حریصانه می بلعید، تمام کند. پول غذا را پرداختم. من آن روز یکی اززیباترین و خالصانه ترین لبخندهای زندگیم را همراه با این جمله پاداش گرفتم:
- ممنونم عمو، تو معلم خوبی هستی.


آنجا، در آن لحظه، من بزرگترین آزمون بی خردی مجازی را گذراندم. ما هر روز را در حالی سپری می کنیم که از درک محاصره شدن وقایع بی رحم زندگی

دیدگاه  •   •   •  1392/09/28 - 17:56
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ