یافتن پست: #نیست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



براى بغل كردن عشقت











دنبال دلیل و بهانه نباش











عاشقانه ترین احساس











زمانیست که به یک باره درآغوشش بگیری !






دیدگاه  •   •   •  1392/09/18 - 15:12
+3
alireza
alireza
از ساختار دنیا مطلع نیستم اما/
من هم دوست داشتم دنیای کسی باشم/
دیدگاه  •   •   •  1392/09/18 - 00:57
+5
alireza
alireza
لذتی که در ازار دخترا هست در ازار حیوانات نیست/ 

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 23:56
+3
xroyal54
xroyal54

گاهی وقتا...


یه نفر باعث می شه حس کنی ،


چیزی که تو رو روی زمین نگه داشته ؛


جاذبه ی زمین نیست !


 


 


دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 23:54
+6
xroyal54
xroyal54

آرزو میکنم توجیب لباست پول پیدا کنی،


آرزو میکنم یه موزیکی که خیلی وقته دنبالشیُ هیچ اسمی ازش نمیدونی رو یهو یجا پیدا کنی،


آرزو میکنم وقتی دارن ازت تعریف میکنن تو اتفاقی رد بشیُ  بشنوی،


آرزو میکنم اونقدر بخندی ... بخندی که از چشمات اشک بیادُ دل درد بگیری،


آرزو میکنم یه بویی که باهاش خیلی خاطره خوب داری یجا به مشامت بخوره،


آرزو میکنم وقتی حواست نیست سرتو بیاری بالا ببینی، یکی که خیلی دوسش داری، داره خیلی عمیق ، با یه حس مثبت و لبخند رضایت نگاهت میکنه،


آرزو میکنم یه چیزی که کوچیکه ولی فکر نمیکردی حالاحالاها داشته باشیش یه اتفاقی بیوفته و یهو بدستش بیاری...

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 23:50
+8
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﯾﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺣﺸﯽ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﻧﯿﺴﺖ!

ﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻮﻫﺎﺷﻮ ﺑﮑﺸﯽ

ﮔﺎﺯﺵ ﺑﮕﯿﺮﯼ

بامتکا بزنی لهش کنی

ﺑﺪﻭﯾﯽ دنبالش ﺍﻧﻘﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺫﻭﻕ ﺟﯿﻎ ﺑﺰﻧﻪ

ﺁﺧﺮ ﺳﺮ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﭘﺮﺗﺶ ﮐﻨﯽ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮐﺼﺎﻓﺖِ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺭﻭ ((:

ﺣﺘﯽ ﺗﺼﻮﺭﺷﻢ ﺑﺎﺣﺎﻟﻪ!!
دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 21:54
+7
alireza
alireza
خودت باش خوششان هم نیامد  نیامد اینجا که کارگاه مجسمه سازی نیست/
دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 20:28
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

کاش می‌دیدم چیست

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است

آه وقتی که تو لبخند نگاهت را

می‌تابانی



بال مژگان بلندت را

می‌خوابانی

آه وقتی که توچشمانت

آن جام لبالب از جان‌دارو را

سوی این تشنه جان سوخته می‌گردانی

موج موسیقی عشق

از دلم می‌گذرد

روح گل‌رنگ شراب

در تنم می‌گردد

دست ویرانگر شوق

پرپرم می‌کند ای غنچه رنگین، پرپر



من در آن لحظه که چشم تو به من می‌نگرد

برگ خشکیده ایمان را

در پنجه باد

رقص شیطان خواهش را

در آتش سبز

نور پنهانی بخشش را

در چشمه مهر

اهتزاز ابدیت را می‌بینم



بیش از این سوی نگاهت نتوانم نگریست

اهتزاز ابدیت را یارای تماشایم نیست

کاش می‌گفتی چیست

آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری است



فریدون [!]

دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 18:49
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

نـــــحـــوه بــــهــــم زدن دخــــتــر و پـــســرای ایــــرانــــــی...! . . . . . . . . . . .

-خیلی پستی دیگه نمیخوام ریختت و ببینم. بای

ـ نمی دونم واسه چی ناراحت شدی اما هرجور راحتی. بای

-نمیدونی؟ نبایدم بدونی معلوم نیست حواست کجا پرته خاک تو سرت. بای

ـ مسخره عوضی حرف دهنت و بفهم اصلآ برو به جهنم. بای

-واقعآ که... انقد راحت میگی برو معلومه یه ریگی به کفشت هست. بای ـ

فعلآ که همه ریگاتو کفش توئه خودت این مسخره بازی رو راه انداختی.بای

-من؟ من؟ تو واست مهم نیست.بمیرم برم. بای

ـ خب وقتی میگی دیگه نمیخوای ریختم و ببینی دیگه چی بگم. بای

-خب من معذرت میخوام

ـ هرچی دلت میخواست گفتی بعد میگی...

-عــــــــــشقـــــــــــــــــــــم؟ منو ببخش دیگه

ـ باشه اما دیگه تکرار نشه ها!!!

-مثلآ تکرار شه چه کار می کنی؟

ـ باهات به هم میزنم

-همون پس دنبال بهونه میگردی من و دست به سر کنی... چیه از من خوشگل تره؟ مایه داره؟

ـ کلآ دیگه نبینمت دورو برم.بای

دوباره از بالا به پایین...





والا:)))))))))))))


دیدگاه  •   •   •  1392/09/17 - 15:24
+3
alireza
alireza
ارژانتین و مسی در ترس:
.
.
.
.
.
.
.
.
او خواهد امد:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.او کسی نیست جز هاشم بیگ زاده
دیدگاه  •   •   •  1392/09/16 - 23:37
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ