یافتن پست: #نیست

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه ضرب المثلی هست که میگه :
در خانه تون رونق اگر نیست وای فای باشه حداقل
دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 20:58
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
در سرزمین من کسی بوسه فرانسوی بلد نیست...

اینجا مثل آلمان پل عشق ندارد

از گل رز هلندی هم خبری نیست..

اینجا عشق یعنی اینکه بخاطر چشم های دور و برت

معشوقت را فقط از پشت گوشی

بوسیده باشی.
دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 20:54
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
میگه حواسش بهت هس…!
میگه تنها نیستیا…!
میگه…
تو هم همینجور که دستت تو دستشه
آروم انگشت شصتت و بکش رو انگشتاش…
آره…
یه وقتایی بی صدا و بی نگاه حرف بزنین…!
دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 20:25
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

نه اینکه نخواما !


.


.


.


.


.


ولی واقعا در توانم نیست بعضیارو به چشم برادری نگاه کنم…!


.


.


.


.


.


.


البته فکر بد بد نکنید!


اون دسته پسرا رو به چشم خواهری می‌بینم!

دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 19:47
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

وسط درس خوندن یکی از جزوه ها پاشد رفت.گفتم کجا؟


گفت زر نزن تو بخون نیستی!

دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 19:35
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

یادش بخـــــیر


“دیگه بازی نیستی”
یکی از بزرگترین تهدیدهای دوران کودکی

دیدگاه  •   •   •  1393/09/21 - 19:05
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ایرانسل ساعت ۷ صبح :
تنها با ۵۰۰تومان برنده خودروی بی ام و باشید
ایرانسل ساعت ۲ ظهر :
تنها با ۲۵۰تومان از تیم محبوبتان حمایت کنید
ایرانسل ساعت ۱۲ شب :
شما یک آهنگ پیشواز رایگان برنده شدید
هنوز دیر نیست برای شرکت در قرعه کشی. تنها با ۱۰۰ تومان !
ایرانسل ساعت ۴ صبح :
به من بگو با اون ۵۰۰۰تومنی که امروز از بابات گرفتی میخوای چیکاااااار کنی لامصب ؟
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 20:25
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تو مترو داشتم چت میکردم دیدم پسره داره چت منو میخونه نوشتم:
((بچه ها اینجا یکی داره چتامو میخونه اما
حواسش نیست زیپ شلوارش بازه))
ب همین دستگیره در، حداقل 5 نفر به زیپاشون نگاه کردن !
یه دختره هم اول خودشو جمع و جور کرد
بعد دید ک دارم نگاهش میکنم گفت :
مال من زیپ نداره دکمه ایه :|
اصن یه وضی !!
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 20:11
+2
bestdata
bestdata
سرگرمی مهم نیست 
آدم با دلگرمی داشته باشه
دیدگاه  •   •   •  1393/09/15 - 13:34
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به خداحافظیِ تلخِ تو سوگند نشد...هر چه کردم که کنم ترک تو،سوگند نشد

خسته از بازی تکراریِ ما...رفتم اما به تو سوگند نشد

...

یه مُردم که گاهی نفس می کِشه...رو قلبش یه عکسِ قفس می کِشه

گرم بی شرف باز گره خورده به...دلی که همش پاهاشو پس می کِشه

نگو غیرممکن شده بودنت...نگو جا نذاشتم واسه موندنت

گناهم فقط بی گناهی شده...یه چیزی این وسط اشتباهی شده

حواست به من نیست،حواست کجاست...چقدر خواسته ی من اَزت نابجاست

تو باید بری آسمونی بشی...جهنم که جای چشای تو نیست

اتاقی که من توش قدم می زنم...یه دم خالی از ماجرای تو نیست

فقط اومدی دل هوایی کنی...و بعدش هوای جدایی کنی

تمومش کن آخه تا به کِی...می خوای تو دل من خدایی کنی

دیگه اصلا اَزت خوبی نمی خوام...دیگه اصلا شبا نوری نمی خوام

بزرگی کردی تا اینجاش،ممنون...تحمل کردی ما رو جاش ممنون

...

نگاه کن یه پُر ادعا رو...چطور تونستی با چشات شکارش کنی

تو باید بری،من یه دیوونم...یه بیمارو می خوای چیکارش کنی

فقط اومدی دل هوایی کنی...و بعدش هوای جدایی کنی

تمومش کن،آخه بگو تا به کِی...می خوای تو دل من خدایی کنی

نباشم شبا با کی حرف می زنی...غمای کیو از دلش می کَنی

قرار شد بری عاشق کی بشی...داری آرزومو به گند می کِشی

تو که رفتی کار هر روز و شبم هق هق شد...و خدا شاهد دق کردن این عاشق شد

حق من این همه بی کسی و آزار نبود..حق من خیره شدن به عکس دیوار نبود

تو که رفتی ریشه های منو با داس زدن...زنده بودم و به قاب عکس من یاس زدن

با روبان مشکی عکس منو تزیین کردن...یعنی می شه خاطرات خوبمون برگردن؟
آخرین ویرایش توسط NEGAR1992 در [1393/09/14 - 21:32]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/09/14 - 21:22
+1

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ