یافتن پست: #هایم

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
صبر کن پاییز
من هنوز حقم را از این روزها نگرفته ام
درنگ کن...جان آسمان درنگ کن...نیا
تمام آرزوها و بچگیهایم
در عبور فصل ها سرگردانند...
کمی درنگ کن
برگ برگ درخت امیدم
هنوز سبزی و تازگی دارند...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 22:00
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



جعبۀ مداد رنگی ست
که دنیای سیاهُ سفیدم را
به رنگین کمان می نشاند
و بر سقف آرزوهایم
آفتابُ بادبادک می کشد
و من به رسم پروانه ها
چون باغی از گل های تر
دست هایت را دوست دارم


دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 18:51
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



چشمانمان را بر گذر قاصدك ها باز كنیم
كه زمان ساز سفر می زند
دست به دست هم دهیم دلهایمان را یكی كنیم
و بدون انتظار هیچ پاداشی ، حراج محبت كنیم
باور كنیم كه همه ما خاطره ایم
دیر یا زود رهگذر این قافله ایم ...


دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 18:43
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
پرم دادند و پروازم رسیده به هوای تو
چقدر امروز آرامم که می افتم به پای تو

تمام عقده هایم بغض بودند و ترکیدند
گره خوردم به چشمان و دلِ عقده گشای تو

اگر تو چاره ای ، ترسی ندارم ، زود میمیرم
ولی عیبی ندارد ، چاره کن ، جانم فدای تو

تماشایی ترین جای زمینم میشوی وقتی
دلم پر میکشد از بهترین جایم برای تو

دلم پر میکشد از خانه ام ، کاشانه ام ، گاهی
دلم پر میکشد تا دوردست سرسرای تو

ولی خوشحال تر از این نخواهد شد نفسهایم
که پر دارم و پروازم رسیده به هوای تو
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 16:14
+2
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
با تو زنده ام و بی تو مشتی خاک بی ارزش

در گورستانی سرد و دور افتاده

که کلاغی میخواند بر سر مزار سرد و تنهایم

With you I live without you and a handful of worthless soil

In cold and remote cemetery

The crow sings alone on the cold grave
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 09:21
+1
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

در این خانه ی متروکه ی ویران را کسی دیگر نمی کوبد کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم و من چون شمع می سوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند و من گریان و نالانم و من تنهای تنهایم درون کلبه ی خاموش خویش اما کسی حال من غمگین نمی پرسد و من دریای پر اشکم که طوفانی به دل دارم درون سینه پر جوش خویش ، اما کسی حال من تنها نمی پرسد و من چون تک درخت زرد پاییزم که هر دم با نسیمی می شود برگی جدا از او و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 09:16
+1
*elnaz* *
*elnaz* *
این روزها بیشتر دلگیر می شوم...این روزها بیشتر از موتورسواران سیاه پوش می ترسم... این روزها بیشتر نگران بچه ها ی کوچک سرگردان در خیابان هایم...........
دیدگاه  •   •   •  1392/06/18 - 00:04
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

به خاطر تو خورشید را قاب می کنم و بر دیوار دلم می زنم


به خاطر تو اقیانوس ها را در فنجانی نقره گون جای می دهم


به خاطر تو کلماتم را به باغهای بهشت پیوند می زنم


به خاطر تو دستهایم را آیینه می کنم و بر طاقچه یادت می گذارم


به خاطر تو می توان از جاده های برگ پوش و آسمانهای دور دست چشم پوشید


به خاطر تو می توان شعله تلخ جهنم را


چون نهری گوارا نوشید


به خاطر تو می توان به ستاره ها محل نگذاشت


به خاطر روی زیبای تو بود


که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند


به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود


که دست هیچ کس را در هم نفشردم


به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود


که حرفهای هیچ کس را باور نداشتم


به خاطر دل پاک تو بود


که پاکی باران را درک نکردم


به خاطر عشق بی ریای تو بود


که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم


به خاطر صدای دلنشین تو بود


که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست


عزیزم...


عشق را در تو  ، تو را در دل ، دل را در موقع تپیدن 


وتپیدن را به خاطر تو دوست دارم


من غم را در سکوت ، سکوت را در شب ، شب را در بستر


وبستر را برای اندیشیدن به خاطر تو دوست دارم


من بهار را به خاطر شکوفه هایش


زندگی را به خاطر زیبایی اش و زیباییش را


 به خاطر تو دوست دارم


 


love_postcard_22.jpg

دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 20:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
گاهی نه گریــــه آرامــــت میکند


نـــه خــــــــنده ..!


نه فریاد آرامت میکند و نه ســــکوت


انجاســـت که با چشمانی خیس


رو به اسمان میکنی و میگویی


خدایــــا تنها تو را دارم... تنهایم مگذار ...
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 18:20
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بی تو من هیچم
ای شبم؛ دور از تو بی مهتاب!
دوست می دارم تو را، تا آنسوی دنیا!
دوست می دارم تو را، تا آنسویِ قصرِ طلایی رنگِ اخترها!
دوست می دارم تو را، ای از برایم نقطه پایان هر مقصد!
دوست می دارم تو را، ای بی تو من نابود!
دوست می دارم تو را، از بی نهایت، بی نهایت تر!
دوست می دارم تو را، ای آتش اندیشه هایم بی تو خاکستر!

من نمی دانم ترا؛ ای قلهٔ مغرور!
عاقبت آیا کدامین شب
عاقبت آیا کدامین روز
فتح خواهم کرد؟
دیدگاه  •   •   •  1392/06/17 - 18:19

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ