یافتن پست: #ها

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
°•○●عشقم...●○•°

وَقتی مردَم،

خودِت بیاتو غــسال خونه بِشورَم

چِشاموخودِت بادَستات بِبَند...

لَبامو...!نه نَبوس اخه میگَن شگون نَداره

تو .... فَقَط ی دَست روموهام بِکِش

کَفَنَمو بِذار اونا بِپیچَن... آخه تواَزکارایِ سَخت خوشِت نِمیاد، کَفَن پیچیدَنَم سَخته!

خودِت بَغـَلَم کٌن بِذارَم توقَبر

خاکَم خودِت بِریز روم وَلی ارومـ ارومـ ...

باشه؟

دیگه کَم کَم هَمه بٌلَندشٌدَن که بِرَن

وَلی

وَلی تو نَرو یِکَم دیگه بِمون

اخه...

توکه میدونی مَن اَزتاریکی و تَنهایی میتَرسَم...

هَرچَند تو هَمیشه تَـــــــــنهام میزاشتی

پَس حالا تَنهام نَزار یِکَم بیشتَر بِمون

بَعد حَواسَم که پَرت شد مِثلِ هَمیشه تَنهام بِذار برو

برو پِیِ زِندِگیت

برو پیشِ هَمونایی که بِخاطرِشون مَنو شِکَستی و نَفَهمیدی

گِریه نَکٌن حالا که دیگه به گِریه تو یا کَسِ دیگه نیازی نَدارم...

خودِتم ناراحَت نَکٌن چون ناراحَتیتَم به دَردَم نِمیخوره پَس بِخَند ...

چون مَن دیگه زیرِ خَروارها خاکَم

هَمون روزیه که به خاطرَم مِشــکی پوشیدی

راستی! حَرفِ اخَرَم هَمیشه یادِت باشه

کِہ

"خیلی دوســِت داشتَم"
دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 21:29
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
چقدر دنیا کثیف شده...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
امروز به دوست دخترم زنگ زدم میگم کجایی؟میگه پیشه دوستم ندا.......
جالبه داشت دروغ میگفت!
چون ندا پیش من بود.....
باهاش کات کردم بار اولش نبود به من دروغ میگفت .
دفعه قبلم الکی گفت پیش الهامم بازم الهام پیش من بود!!!!
خدایا خودت حقمو ازش بگیر
خیانت همش خیانت دیگه ب هیچ دختری اعتماد نمیکنم!!
دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 15:42
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
سوال تاریخ ٥٠ سال آینده :
یكجا نشین ها چه مكان هایی را برای سكونت انتخاب میكردند؟
جواب:
آن ها در كنار مودم ها و در نزدیكی پریز های متصل به شارژر سكنی ٰمیگزیدند..
دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 15:32
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



من دلم یک ایوان چوبی میخواهد
دلم یک فنجان چای آتشی میخواهد
دلم بوی نم دیوارهای دهات را میخواهد
دلم یک کرسی گرم میخواهد
دلم یک هوای بدون دود میخواهد
دلم یک جوی آب زلال میخواهد
دلم کمی سکوت میخواهد
دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 15:15
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







لَلِه چی وا دَکِن شه لله وا رِ
مَله مَله سر هاده شه صدا رِ
بخونم من امیری و کتولی
غریبی جا وَنگ هادم خدا رِ

جاااااااااااااااااااااان (^_^)






دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 15:10
محمد
محمد

گاهی بعضی ها رو ؛

خیلی راحت می بخشی !


چون دوس داری ،


بازم تو زندگیت باشن … !!
:)

دیدگاه  •   •   •  1394/03/10 - 13:53
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



شادی نفتی‌ها در رختکن
دیدگاه  •   •   •  1394/03/8 - 13:59
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یکی از قشنگ ترین خاطرات کودکی وقتی بود که ،
وسط کلاس درس ناظم میومد می گفت :
" آهای بابات اومده دنبالت کتاباتو بردار بیا "
عینِ حبس ابدی بود که عفو رهبری بهش خورده .. ( ^____^ )
دیدگاه  •   •   •  1394/03/8 - 13:59
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







[!]ک دو قلوها






دیدگاه  •   •   •  1394/03/8 - 13:55
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دکتر گفت :مادرت داره میمیره ؟
کودک سوال کرد چند وقت دیگر ؟
دکتر گفت پاییز ...
بچه گفت پاییز یعنی چه روز ؟
دکتر گفت وقتیکه برگهای درختان می ریزد ...
بچه خانه آمد و نخ و سوزن برداشت، رفت تا تمام برگ های شهر را به درختان بدوزد ...
دیدگاه  •   •   •  1394/03/8 - 13:51
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ