♥ نگار ♥
امسال هیچ چیز به درد بخوری تو کنگره چهانی بارسلون کعرفی نشد بی خودی این همه راه رو اومدم، وقتمو بیخودی تلف کردم
.
.
.
.
.
.
.
.
بچه کم با اون صاب مرده بازی کن، ملات هارو بیار بالا،
اوستا فرغون پنجره دوشنبه رفته پنچریشو بگیره الان میارم
♥ نگار ♥
باور کنید
اشکهای قبل از خواب،
از ترس تنها بودن
یا ترس ِ تنها شدن نیست...
اشکهای قبل از خواب،
نشانه جاهای خالی بزرگ است....
نشانی از دل تنگی های غریب...
♥ نگار ♥
ﺩﻟﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﯾﺖ ...
ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ؟....
ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ..
ﺁﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯿﺖ ..
ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺁﺭﺯﻭ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻣﺎﻧﺪﻡ....
ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻨﯿﺪﻥِ ﺯﻣﺰﻣﮥ ﻋﺸﻘﺖ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ....
ﺩﻟﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﻝ ﻣﻨﯽ ...
ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺩﻝ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ..
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﯽ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﯼ ؟ .....
ﻣﮕﺮ ﻣﻦ ﻧﻔﺲِ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻡ ؟....
ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﮔﻞ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻮﯾﯽ ؟
ﻣﻦ ﮔﻞِ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻡ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ ﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ...
ﮔﻠﻢ ...
ﻧﻔﺴﻢ.....
ﺁﺧﺮ ...
ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺩﻝ ﺧوش کرده بودم به حرفهایت..
زندگی میکردم به عشقت...
کاش نبودنت خواب باشد.....
کاش.....
♥ نگار ♥
عاقا من پست گذاشتن رو مثل یک پنالتی میبینم که اگر تأئید بشه یک گل به اقا یا خانم تأئید کننده میزنم و هر پست که تأئید نشه یک گل میخورم
فعلا که 8-2به نفع تأئید کننده است
اصلا الان غباد و بچه های افسانه خورشید و ماه رو میارم تو زمین
..
..
..
..
وقتی به کنکوری ها فشار میآرن نتیجه اش میشه این
♥ نگار ♥
توجه کردیدتوخارج چقدبرنامه تفریحی میسازن ومردمو سرکارمیزارن بعدش کلی خودشون وبیننده هارو شادمیکنن.......حالاتوکشورخودمون سه چار نفرمیخواستن همچین کاری بکنن سه تاشون هنوزازبیمارستان مرخص نشدن اون خدابیامرز اخری هم دیروزچهلمش بود....اخه چرامااینقدرادمای بی اعصابی هستیم....بابابیایید باطبیعت اشتی کنیم><
♥ نگار ♥
نه از کلاغ می ترسم
نه از پاسبان
تمام کوچه های دنیا را بن بست می کنم
وقتی که دلم برایت تنگ می شود!
♥ نگار ♥
قرار نبود چشم های من خیس بشه
قرار نبود هر چی قرار نیست بشه
♥ نگار ♥
از کسی که دلش گرفته نپرسید چرا ؟
آدمها وقتی نمی تونن
دلیل ناراحتی شون رو بگن
دلشون
بیشتر می گیره ...!
♥ نگار ♥
دارم میبینم اون روزو که باز برگردی تو پیشم
بگیری دستای سردم بگی حق تو بود دستم
دارم میبینم اون روزو که حال تو پریشونه
که انگاری همه دنیا برات مثل یه زندونه
دوباره باز میای پیشم بهت قول شرف میدم
میای داغونو سرگشته میای ارومو دلخسته میای مثل همون روزا
میای وباز میگی تنهام میون سیل این غمها م میای ومیگی که عشقت تو رو ول کرده با اشکات
داره یادم میاد اشکام تو اون روزای بعد تو خیانتهایی که کردی گرفتی دستشو محکم منم اینجا تک و تنها دارم میبوسم این عکسات
تو من رو ساده ول کردی گرفتی دست بیگانه منو دادی به تنهایی که شاید عاشقش باشی
ولی اونم تو رو ول کرد اینم نفرین من باشه
الان حال منو داری یه تنهای شکسته دل میون این دوراهی تو ببینم انتخابت رو
ولی جای تو اینجا من نشستم با غم دوریت
وفای این غمت شاید باشه مرحم واسه دردام
فراموشت کنم دیگه بشینم باز با این غمهام