یافتن پست: #همه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
به سلامتی اون زندونی که امشب شب اول حبسشه......
به سلامتی اون سربازی که امشب شب اول خدمتشه.....
به سلامتی اون اعدامی که امشب شب آخرشه و حالش دیدنیه..
به سلامتی اونی که تو صف اهدای عضوه و نفسای آخرشه...
به سلامتی مادری که جلو در اطاق بچشه ولی شب اول مرگشه...
به سلامتی اونی که عشقش با یکی دیگه رفته ولی هنوز منتظر برگشتنشه....
به سلامتی اونی که خنجر از پشت میخوره ولی میگه سرش سلامت خنجر تو دست رفیقمه....
سلامتی همه اونایی که امشب احساس غم دارن..
سلامتی همه اونایی که امشب چشم به راه دارن..
دیدگاه  •   •   •  1394/02/12 - 22:33
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
همه چیز زود شروع شد
عاشقی
دلتنگی
رفتن تو...
اما نمی دانم چرا تمام نمیشود عشق تو در من ...
حالا که رفته ای
ساعت ها به این می اندیشم که چرا هنوز زنده ام ؟مگه نگفته بودم بدون تو می میرم ؟
خدا یادش رفته مرا بکشد یا تو قرار است برگردی ؟
دیدگاه  •   •   •  1394/02/12 - 22:32
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دلم گرفته از همه آدمایی که واسه شهردلشون خدا شدند اما خدایی نکردند…
دیدگاه  •   •   •  1394/02/12 - 22:24
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
" به مردی دل ببند که از علاقه اش به خودت مطمئنی"
قانون ِ رابطه های دوتایی این است
مرد باید عاشق تر باشد
مرد است که باید برای داشتنت تلاش کند
مرد است که باید پر باشد از نیاز ِ به تو
مرد است که باید بجنگد
تو چرا نشستی کنج اتاق و زانوهایت را بغل گرفتی
و اشک میریزی و روزهایت را آتش میزنی.هان؟
چند سالت است مگر؟
اینکه مینویسی خسته شده ای..
اینکه مینویسی دیگر کشش نداری..
این فاجعه است !
میفهمی؟فاجعه...
این روزهایت، بهترین روزهایت هستند...
حالاست که باید بخندی ،
حالاست که باید رها باشی و آزاد
حالاست که باید دخترانگی کنی ،
نه که همه را خط بزنی و بنشینی کنج اتاق
و دیوارهایش را خراش دهی و زار بزنی
برای نداشتن ِ مردی که حواسش هم به تو نیست !
برگرد دختر...برگرد به زندگی!
دیدگاه  •   •   •  1394/02/12 - 22:23
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بدترين قسمت دلتنگي آدما اونجاييه كه
نميتوني دلتنگيت رو با هيچ كس در ميون بزاري
آخه پيش همه گفتي كه فراموش كردي، چقدم بقيه به حالت غبطه ميخورن كه خوش به حالت چقد راحت تونستي فراموش كني...
دیدگاه  •   •   •  1394/02/12 - 22:21
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
دختره از من سوال کرد چه کسی رو بیشتر از همه دوست داری!!!؟
گفتم : مادرم
گفت : بعد از اون چی؟
گفتم : پدرم
گفت : بعد از پدرت؟
گفتم : برادر و خواهرم
گفت : ینی منو دوست نداری ؟؟ گفتم : تو سوال کردی چه کسی را دوست دارم ، نگفتی عاشق کی هستی !!!
خوشحال شد و گفت عاشق کی هستی ؟؟
گفتم : رئال مادرید!!!
نمیدونم چرا قهر کرد و رفت ؟!….
فکر کنم طرفدار بارسلونا بود :)
دیدگاه  •   •   •  1394/02/8 - 19:24
+1
dr.amirjadidi
dr.amirjadidi
این روزهاابرموبارون.حس دلتنگی باهامه دیدن دوباره توهمه حاله هوامه حس دلتنگی قشنگه وقتی که مال توباشه دوست دارم اشگام مقصدتوباشه ....................
دیدگاه  •   •   •  1394/02/5 - 01:05
+2
dr.amirjadidi
dr.amirjadidi
سلام .دوستان عزیز.فرداشب جشن گرفتیم .همچین شبی خارج کشورجشن فارغ التحصیلی ام بوده جای همه دوستان همیهنی خالی امشب کلی مهمان ازداخل یاخارج کشورداریم .مراسم ماواقع درسوبراستاربسرعمویم عباس جدیدی واقع درخ بیروزی هستش .انشاه الاهمچنین شبی جشن فارغ التحصیلی شماباشه ...............
دیدگاه  •   •   •  1394/02/5 - 00:51
+2
dr.amirjadidi
dr.amirjadidi
نیازمن به حس تومثل نمازعاشق هاست ...میگنحساب عاشق هاهمه ازادم هاجداست وقتی تمام جاده هاهمقدم تومیشدن ..هیچکی ترانه ایی نگفت برای توبه غیرمن ...وقتی بارون چشمه ی...چشمای منوهم ترمیکنه میریزه روی گونه دردموبرترمیکنه ...هیچی نمیشهازام وقتی توخودت تویی که من اسیراشم اونی روایواش تویی.................
دیدگاه  •   •   •  1394/02/5 - 00:47
+2
dr.amirjadidi
dr.amirjadidi
ایی دخترچوبون ..دل دیونه روکشوندی توی دشت توبیابون ازاین سوبه اون سو به بای اشناساده نگاهت که بی ریاست نجابت سلام ات ..منوتوخوابم نمیدم که چشمانم وابشه ازروی ماهت ازتوبین کوچه تنهای دل عشق تومنوصداکرد خودموبی خبرازمن گرفت باتبه عشق شناکرد ایی دخترچوبون دل دیونه روکشوندی توی دشت توبیابون ازاین سوبه اون سو همه عالمم منوبررگشتمودیدم که به دشت دیارتورسیدم زیرچارقتگلدارروی موهات منم به عشق اخرم رسیدم................
دیدگاه  •   •   •  1394/02/5 - 00:25
+2

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ