یافتن پست: #همه

korosh
korosh

علی دایی: من شماره حساب‌ها را ندارم/ آقای قهرمانی! اگر تو داوری، من پروفسور داوری‌ام




پرسپولیس نیوز : سرمربی پرسپولیس می‌گوید پیش از شروع دیدار می‌دانسته قرار است محسن قهرمانی در این بازی با داوری‌اش به سود سپاهانی‌ها غش کند.


 علی دایی در نشست خبری پس از دیدار برابر سپاهان گفت: وقتی داوری بازی را در دقیقه 2 ده نفره می‌کند، چیز خاصی نمی‌توان گفت. از دیشب می‌دانستیم که قهرمانی به آن طرف غش کرده است و آمادگی دارد که ما را ده نفره کند. فدراسیون از ابتدا بگوید که قرار است ما ده نفره بازی کنیم و من بر همین اساس آن تیمم را بچینم. یک اخراج اشتباه همه چیز ما را به باد داد و من مطمئنم هر چه می‌گوییم و بقیه می‌گویند باز هم پاسخ می‌دهند که این اشتباه سهوی بوده است.

وی افزود: همه کارشناسان داوری گفته‌اند که پنالتی نبوده است و باید در ابتدا خطای شجاع خلیل‌زاده را می‌گرفت. دیگر چه باید بگویم. می‌خواهید علی دایی را محروم کنید، بکنید. هر کاری می‌خواهید بکنید اما خدا شاهد است که ما می‌دانستیم قهرمانی به آن طرف غش کرده است و کار خودش را هم کرد. مگر می‌شود یک تیم 90 دقیقه 10 نفره آن هم مقابل سپاهان بازی کند. باز هم به غیرت بازیکنانم درود می‌فرستم. بازیکنان من نیمه دوم عالی جنگیدند و به آنها خسته نباشید می‌گویم.

دایی ادامه داد: وقتی من فوتبالی نتوانم نتیجه بگیرم پس مسائل دیگری دست به دست هم داده است و اگر امثال من دهان باز کنیم. بسیاری از مسائل روشن می‌شود، آقای قهرمانی! متاسفانه من شماره تلفن‌ها را نمی‌دانم و شماره حساب‌ها را هم نمی‌دانم! چرا دقیقه 2 پنالتی گرفتید؟ اگر تو داوری من پروفسورای داوری داردم. همین می‌شود که سازمان لیگ به هر کسی سوت می‌دهد و هر کس برای خودش سوت می‌زند.

وی با بیان اینکه من دوباره تاکید می‌کنم شب قبل قهرمانی به سمت سپاهان غش کرده بود ادامه داد: خلیل‌زاده سالتوبرانداز می‌کند اما پنالتی را برای سپاهان می‌گیرند.

دایی ادامه داد: آقای قهرمانی! لطف می‌کری و اوایل نیمه دوم بازیکن ما را اخراج می‌کردی. من تا کی حرف نزنم. فقط به بازی پرسپولیس و استقلال اشاره می‌کنم که همین آقا داور بود و فقط به ضرر پرسپولیس سوت زد.

وی به برنامه 90 اشاره کرد و گفت: متاسفانه 90 برای مسائل کارشناسی، کارشناسان تیم‌های مقابل ما را بر روی صندلی می‌نشاند و بدبختی ما اینجاست که امثال 90 ها و 80 ها و 100 ها برای فوتبال ما تصمیم می‌گیرند.

وی با بیان اینکه ما خیلی چیزها را در این فوتبال دیده‌ایم اما هنوز نمی‌توانم درک کنم که دقیقه 2 بازیکنی اخراج شود و برای تیمی پنالتی گرفته شود و فکر نمی‌کنم شما هم در هیچ کجا دنیا چنین صحنه‌ای دیده باشید.

وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که آیا غش کردن آقای قهرمانی از طرف سپاهان بوده یا خیر اظهار داشت: وقتی داور به سود تیم حریف در دقیقه 2 سوت می‌زند که علاوه بر اخراج یک پنالتی هم به تیم مقابل می‌دهد، نه من، بسیاری از کسانی که هیچ چیز از فوتبال نمی‌دانند این را می‌فهمند که داور به طرف کدام تیم غش کرده است. من اطلاعاتی نیستم اما می‌دانم که دو دو تا چهار تا می‌شود و این دو دوتا چهار تا شدن یعنی اینکه داور باید به سود تیم حریف سوت بزند.

علی دایی خاطرنشان کرد: ایکس، وای یا ایگرگ با قهرمانی دوست هستند و با او صحبت می‌کنند و دقیقا محسن قهرمانی هم طبق صحبتی که با او شده است، دقیقه 2 چنان قاطعانه سوت می‌زند و چنان قاطعانه اخراج می‌کند که جای هزاران سوال باقی می‌ماند، همین و بس!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 01:29
+7
-1
xroyal54
xroyal54
من کوچ می کنم...

از بین آدمهایی که

فقط چشمهایشان خیره به خود خواهی خودشان است


آدم های سنگ...

آدم های آهن...

آدم های كاغذ...

یكی بی پاسخت می گذارد!

یكی به التماسهایت نیشخند می زند!

یكی به بهانه یك پرسش عذابت می دهد!

یكی غرورت را به خاك می كشد!

یكی هم یلدا می شود و دلت را هزار بار میشکند!

لعنت به همه ی خوبی های عالم وقتی كسی قدرش را نمیداند!
دیدگاه  •   •   •  1392/06/30 - 00:25
+6
saman
saman
مار از پونه، من از مار بدم می‌آید
یعنی از عامل آزار بدم می‌آید
هم ازین هرزه علف‌های چمن بیزارم
هم ز همسایگی خار بدم می‌آید
کاش می‌شد بنویسم بزنم بر در باغ
که من از این‌همه دیوار بدم می‌آید
دوست دارم به ملاقات سپیدار روم
ولی از مرد تبردار بدم می‌آید
ای صبا! بگذر و بر مرد تبردار بگو
که من از کار تو بسیار بدم می‌آید
عمق تنهایی احساس مرا دریابید
دارد از آینه انگار بدم می‌آید
آه، ای گرمی دستان زمستانی من
بی‌تو از کوچه و بازار بدم می‌آید
لحظه‌ها مثل ردیف غزلم تکراریست
آری از این‌همه تکرار بدم می‌آید
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:40
+2
saman
saman

چند روزی است که تنها به تو می اندیشم
از خودم غافلم اما به تو می اندیشم


شب که مهتاب درآیینه ی من می ر قصد
می نشینم به تماشا به تو می اندیشم


همه ی روز به تصویر تو می پردازم
همه ی گریه شب را به تو می اندیشم


چیستی ؟ خواب و خیالی ؟ سفری ؟خاطره ای ؟
که دراین خلوت شب ها به تو می اندیشم


لحظه ای یاد تو از خاطرمن خارج نیست
یا درآغوش منی یا به تو می اندیشم


اگر آینده به یک پنجره تبدیل شود
پشت آن پنجره حتی به تو می اندیشم


تو به حافظ به حقیقت به غزل دلخوش باش
من به افسانه نیما به تو می اندیشم


نه به اندیشه ی زیبا ،‌نه به احساس لطیف
که به تلفیقی از این ها به تو می اندیشم


تو به زیبایی دنیایِ که می اندیشی؟؟
من که تنها به تو، تنها به تو می اندیشم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:37
+2
saman
saman
من آن ستاره ی نامرئی ام که دیده نشد
صدای گریه ی تنهایی اش شنیده نشد
من آن شهابِ شرار آشنای شعله ورم
که جز برای زمین خوردن آفریده نشد
من آن فروغِ فریبای آسمان گردم
که با تمام درخشندگی سپیده نشد
من آن نجابت درگیر در شبستانم
که تار وسوسه بر قامتش تنیده نشد
نجابتی که در آن لحظه های دست و ترنج
حریرِ عصمتِ پیراهنش دریده نشد
من از تبار همان شاعرم که سروِ قدش
به استجابت دریوزگی خمیده نشد
همان کبوتر بی اعتنا به مصلحتم
که با دسیسه ی صیاد هم خریده نشد
رفیق من ! همه تقدیم مهربانی تو
اگرچه حجم غزل های من قصیده نشد
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:36
+2
saman
saman

من هستم و دوباره دلی بی قرار تو
این کوچه های خسته ی چشم انتظار تو


منظومه ی بلند غزل های ناز من!
خورشید هم ستاره شود در مدار تو


زیبا ترین تغزل بارانی منی
می بالد عاشقا نه غزل در بهار تو


عطری نجیب می وزد از واژه های من
هرگز نبوده این همه شعرم دچار تو


بخشیدم عاشقا نه دلم را به چشمهات
باشد که بی بها نه شود در کنار تو


جایی که عشق نیز دچار تو می شود
از من عجیب نیست شوم بی قرار تو

دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:30
+3
saman
saman
دوباره می سرایمت تو را که شاعرانه ای
بهانه می کند دلم تو را که بی بهانه ای
همیشه چشم های تو دلیل شعرهای من
میان این همه غزل فقط تو عاشقانه ای
خدا تو را نیافرید مگر برای قلب من
که از تبار صبحی و زلال صادقانه ای
بخند خنده های تو بهانه ی ترانه هاست
دلیل هر سکوتی و شروع هر ترانه ای
تو ضربدر دل منی و حاصل شما غزل
همیشه جذر تو منم تویی که بی کرانه ای
نهاد بی گزاره ای اگر چه بی خبر ولی
رسیدی و برای من همیشه جاودانه ای

(نجیب زاده)


دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:26
+2
saman
saman
من هستم و دوباره دلی بی قرار تو
این کوچه های خسته ی چشم انتظار تو
منظومه ی بلند غزل های ناز من!
خورشید هم ستاره شود در مدار تو
زیبا ترین تغزل بارانی منی
می بالد عاشقانه غزل در بهار تو
عطری نجیب می وزد از واژه های من
هرگز نبوده این همه شعرم دچار تو
بخشیدم عاشقانه دلم را به چشمهات
باشد که بی بهانه شود در کنار تو
جایی که عشق نیز دچار تو می شود
از من عجیب نیست شوم بی قرار تو
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 23:25
+2
M 0 R i c A R L0
M 0 R i c A R L0
در CARLO
خوابم نمی برد
به همه چیز فکر کرده ام
حتی تو
و می دانم که خوابی
وقبل از بسته شدن چشم هایت
به همه چیز فکر کرده ای
جز من …
دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 20:34
+3
NeDa
NeDa

وقتی که تو نیستی دنیا چیزی کم دارد مثل کم داشتن یک وزیدن"یک واژه"یک ماه من فکر میکنم در غیاب تو همه خانه های جهان خالیست {-41-}

دیدگاه  •   •   •  1392/06/29 - 19:28
+5

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ