یافتن پست: #همه

♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥
♥♥♥♥♥♥ R A M I N♥♥♥♥♥♥

یکی از فانتزیام اینه که صدای کلاغ در بیارم
بعد که همه مسخره ام کردن و بهم خندیدن ، یهو ناراحت بشم ، پرواز کنم برم


دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 23:14
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تصمیم کبری


کجایی کبری جان؟
هنوز زنده ای؟
بیا و کتاب های دبستانی امروز را ببین
بیا و ببین خبری از تصمیم کبری نیست
بچه های امروز دیگر نیازی ندارند کتاب هایشان را سالم و تمیز نگاه دارند تا سالهای بعد برادران و خواهران دیگر از آنها استفاده کنند
بیا و ببین خواهر برادری وجود ندارد که بعدا از کتاب ها استفاده کند
اینجا همه تک فرزند شده اند کبری جان
بیا
بیا و ببین که دیگر خانه ای نمانده که حیاط داشته باشد و باغچه و درختی
بیا کبری جان
بیا تا با هم به یاد تصمیم آن روزهایت گریه کنیم
دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 18:01
+7
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
بگـــــذار
دوستــــــ بمانیم
عشق همه چیز را خرابــــــ میکند . . . !
دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 17:09
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
یه روز یه زنه رشتی..........
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بچه ای رو به دنیا میاره و تربیت میكنه كه با سختیو فقر زیاد درس میخونه شاگرد اول میشه بورسیه میگیره میره خارج... كم كم میشه بهترین جراح مغز و اعصاب دنیا...كسی كه جرج دبلیو بوش رییس جمهور آمریكا و گرهارد شرودر صدراعظم آلمان جراحیاشونو به اون میسپرن.....
كسی كه الان رییس جراحای مغزو اعصاب دنیاس....
پرفسور سمیعی الان نه تنها افتخار گیلان كه افتخار همه ایرانیها تو دنیاست.........

به افتخارش که افتخار ماست
دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 16:35
+2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
تا حالا توجه کردین هیچ قنادی ای قند نمیفروشه،

هیچ عطاری ای هم عطر نمیفروشه.

قهوه خونه هام همه چی دارن جز قهوه!

جدا چرا؟ سواله
دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 16:23
+2
nanaz
nanaz

به سلامتی لبخندی که گاهی کمکت میکنه واسه همه توضیح ندی حال داغنتو...









دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 02:17
+7
nanaz
nanaz
سخت است
سخت است درک کردن دختری که غم هایش را خودش میداندودلش
که همه تنها لبخندهایش را میبینند
که حسرت میخورند بخاطرشادبودنش
بخاطرخنده هایش
وهیچکس جزهمان دخترنمیداندچقدرتنهاست
که چقدر میترسد
ازباختن
ازاعتمادِبی حاصلش
ازیخ زدن احساس وقلبش
اززندگی
دیدگاه  •   •   •  1392/06/4 - 02:03
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

از این شب های بی پایان، چه می خواهم به جز باران
که جای پای حسرت را بشوید از سر راهم نگاه پنجره رو به کویر آرزوهایم و تنها غنچه ای در قلب سنگ این کویر انگار روییده...
به رنگ آتشی سوزان تر از هرم نفسهایت،
دریغ از لکه ای ابری که باران را به رسم عاشقی بر دامن این خاک بنشاند نه همدردی،
نه دلسوزی، نه حتی یاد دیروزی... هوا تلخ و هوس شیرین
به یاد آنهمه شبگردی دیرین،

میان کوچه های سرد پاییزی
تو آیا آسمان امشب برایم اشک می ریزی؟
ببارو جان درون شاهرگ های کویر آرزوهایم تو جاری کن که من دیگر برای زندگی از اشک خالی و پر از دردم ببار امشب!
من از آسایش این سرنوشت بی تفاوت سخت دلسردم
.
ببار امشب که تنها آرزوی پاک این دفتر گل سرخی شود روزی!
ودیگر من نمی خواهم از این دنیا نه همدردی،
نه دلسوزی، فقط یک چیز می خواهم!
و آن شعری
به یاد آرزوهای لطیف و پاک دیروزی...  

دیدگاه  •   •   •  1392/06/3 - 23:37
+7
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani

بی اعتماد زیستن این سان به آفتاب بی اعتماد زیستن
این سان به خاک و آب
بی اعتماد زیستن این سان به هر چه هست از آن همه شقایق بالند در سحر
تا این همه درخت گل کاغذین که رنگ بر گونه شان دویده
و
بگرفته جای شرم بی اعتماد زیستن این سان به چشم و دست
در کوچه ای که پاکی یاران راه را تنها در لحظه ی گلوله ی سربی در اوج خشم تصدیق می توان کرد
آن هم با قطره های اشکی در گوشه های چشم

دیدگاه  •   •   •  1392/06/3 - 23:31
+6
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
صبح که از خواب بیدار شد رو سرش فقط سه تار مو مونده بود با خودش گفت : هی ! مثل اینکه امروز موهامو ببافم بهتره ! و موهاشو بافت و روز خوبی داشت ! فردای آن روز که بیدار شد دو تار مو رو سرش مونده بود هی ! امروز فرق وسط باز میکنم این کار رو کرد و روز خیلی خوبی داشت پس فردای آن روز تنها یک تار مو رو سرش بود اوکی امروز دم اسبی میبندیم همین کار رو کرد و خیلی بهش میومد! روز بعد که بیدار شد هیچ مویی رو سرش نبود!!! فریاد زد : ایول !!!! امروز درد سر مو درست کردن ندارم !

همه چیز به نگاه تو برمیگرده ! هر کسی داره با زندگیش میجنگه
دیدگاه  •   •   •  1392/06/3 - 23:25
+8

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ