یافتن پست: #همین

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
شاعر میگه :

" برخیز ُ مخور غم جهان گذران "
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همین که پا میشی میگه:

" بنشین ُ دمی به شادمانی گذران "

:|

کلا شاعر ایسگامونو گرفته :|
دیدگاه  •   •   •  1393/03/4 - 20:16
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
@ghoghnoos
دس دس
امـــــــــــــــــــــــید جهان
جیغ
سووووووووت
هووووووووووووورا
جای حمیدرضا خالی بزنیم برقصیما
{-45-}{-45-}{-45-}
{-45-}
{-45-}
{-45-}
{-45-}{-45-}
{-45-}{-45-}
{-45-}{-45-}
{-45-}{-45-}
{-45-}
{-45-}{-45-}
{-45-}{-45-}
{-45-}
{-45-}
2 دیدگاه  •   •   •  1393/03/4 - 20:03
+3
maryam
maryam








هنـوز ،
تــه مـانـده ی بـوســه ات را ،
روی لـبــم می مکــم ...
هنـــوز ،
تــه مـانـده ی آغـوشتـــ را ،
مـُحکـم
بـغـل می کنـم ... !!
هنـــــوز
با ته مانده ی خاطراتت،
زندگی می کنم.............!!!!!!






5 دیدگاه  •   •   •  1393/03/4 - 19:59
+2
maryam
maryam
باید به بعضی پسر ها گفت : آهای پسر ... حواست باشه..! این دختر که بهت دل داده خیلی ها در آرزوی پا داد نش هستند !!{-6-}{-9-}{-46-}
18 دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 23:38
+3
maryam
maryam
عشــــــق واقعی اونجاست که . . . دختــــر با تمام عصبانیت بامشت بکوبه روی سینه عشقش ، وبهش بگه بــــرو تنــــهام بذار. . . ولــــی . . . اون آروم بغلش کنه بگه؛ نزن دستت درد میگیـــره . . .
12 دیدگاه  •   •   •  1393/03/3 - 23:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥






















سلامتی سیگارم که مطمئنم قبل از من کسی لب بش نزده.
سلامتی دوده سیگارم با این که کم رنگه ولی یه رنگه.
و سلامتی سیگارم که بهم یاد داد عاقبت سوختن واسه یه نفر زیر پا له شدنه.






4 دیدگاه  •   •   •  1393/03/2 - 20:46
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.
یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.
یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند
از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.
دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.
فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠۶ نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود و روى شیشه‌اش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف مادر زنت»
زن همین کار را با داماد دومش هم کرد
و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد.
داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو ٢٠۶ نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اش نوشته بود:
«متشکرم! از طرف مادر زنت»
نوبت به داماد آخرى رسید.
زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت.
امّا داماد از جایش تکان نخورد.
او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم.
همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد.
فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌و کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود
که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت»
دیدگاه  •   •   •  1393/03/2 - 20:42
+3
maryam
maryam
مــی دانم! کــــار داری!

ســَرَت شـــلوغ است!

مــی دانم!

اما اینکـــه موقع خـ ــواب...

روی تخـــتت... چند ثانیه...

فقط لحــظه ای بــه ذهــتنت خـــطور کند...

کـــه یکـــ جــایی...کــــسی... روی تخـــتش...

موقع خــوابـــش...

برای "تـــو" اشــک مــــی ریزد
همین هـم بــرای مـــن کـــافیست.....................
دیدگاه  •   •   •  1393/02/31 - 23:26
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
کاش میشد از بدنمون معذرت خواهی کنیم مثلا نون خامه ای که خوردیم بگیم ببخشید واقعا هوس کرده بودم خواهشا چاقم نشو !
اونم بگه نه عزیزم این حرفا چیه پیش میاد دیگه …
5 دیدگاه  •   •   •  1393/02/31 - 22:22
+2
maryam
maryam
دلم حضور مردانه میخواهد نه اینکه مرد باشد
نه..."مردانه"باشد!!
حرفش.قولش.فکرش.قلبش...
آنقدرمردکه بتوان تا بی نهایت دنیا به او اعتماد کرد
...تکیه کرد...همین.
7 دیدگاه  •   •   •  1393/02/31 - 00:19
+4

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ